there is not post in layout 2
روسیه طالبان را از لیست سیاه حذف میکند
روسیه گفته که طالبان را از لیست سیاه حذف میکند....
آنچه در کابل دیدم فاجعه بود
29 July 2022
(مصاحبه با روزنامهنگار شناختهشدۀ آسترالیایی)
مصاحبه کنندهها: علیسجاد مولایی و مصطفی مدثر
یادداشت: طالبان اخیراً لین اودانیل، خبرنگار شناختۀ شدۀ فارینپالیسی را به «جاسوسی» متهم کرده و برای همیشه از ورود به افغانستان ممنوع ساختند. ادارۀ استخبارات طالبان، خانم لین را در کابل مورد بازجویی و تفتیش قرار داده و همکارانش را دستگیر و بازداشت کردند. خانم لین پس از خروج از افغانستان در مقالهای در فارین پالیسی نوشت که طالبان افغانستان را به یک ماتمسرا مبدل ساخته و آزادیهای اجتماعی را سلب کرده و زندگی را بر شهروندان افغانستان تنگ ساختهاند. خبرگزاری کشور در اسلامآباد در پیوند به اتهامات طالبان و یافتههای خانم لین از اوضاع بشری و اجتماعی افغانستان، مصاحبهای را با وی انجام داده که در زیر میخوانید:
خبرگزاری کشور: خانم لین، با سپاس از اینکه فرصت این گفتوگو را فراهم ساختید. در نخست میخواهم بپرسم که چرا سخنگویان طالبان شما را به جاسوسی متهم کرده و تهدیدی در برابر امنیت ملی افغانستان عنوان کردند؟
لین: موضوع جالبی است. آنها صورت مساله را کاملاً تغییر دادهاند. یک روز پس از آنکه مرا بازداشت کردند، سخنگوی وزارت خارجۀ طالبان تویت کرد که با من رفتار خوب شده و به من گفته شده که میتوانم به کار در افغانستان ادامه بدهم. ولی من بهخواست خود افغانستان را ترک کردم. روز جمعه، ذبیحالله مجاهد سخنگوی طالبان بهصورت کامل قضیه را تغییر داد و تویت کرد که مرا به جرم جاسوسی دستگیر کرده و برای همیشه از افغانستان اخراج کردهاند. هیچ کدام این موارد حقیقت ندارد. به عقیده من جاسوس خواندن کسی خیلی خطرناک است؛ این برای من و تمام افرادی که ملاقات کردهام، خطرناک بود. آنها راننده من را که قبلاً نیز با من کار کرده بود، دستگیر کردند. او مدت سه روز در بازداشت طالبان بود و در این مدت طالبان او را لتو کوب کرده و به او اجازه خواب نداده بودند. همچنان موبایل همراه و موتر او را نیز ضبط کرده بودند. خوشبختانه دیروز پیام داد که موبایل و موترش را دوباره واپس دادهاند. آنها پس از باز کردن موبایل من، تمام کارها و روابط مرا رصد کردند و افرادی را که ملاقات کرده بودم، دستگیر کردند. صلاحیت و اختیار غیرقانونی آنها این اجازه برایشان میدهد که هر کسی را به جرم مختل کردن امنیت ملی متهم و دستگیر کنند.
خبرگزاری کشور: شما بارها کابل را از نزدیک دیدهاید. اینبار کابل را چگونه یافتید؟
لین: این همان دلیلی بود که دوباره به کابل برگشتم. چون کابل را در ۱۵ آگست ۲۰۲۱ ترک کرده بودم و اینبار درست ۱۱ ماه پس از سقوط کابل دوباره به این شهر برکشتم تا از نزدیک ببینم که اوضاع چطوری است. من احساس میکنم که شهر کابل را خوب میشناسم. چون چندین سال در این شهر زندگی کردهام. آنچه من یافتم، یک فاجعه بود؛ در قیاس با آنچه که دیده بودم. این برای من بسیار غمانگیز بود، چون دیگر از آن شادی خبری نبود. همۀ شهروندان نگران و مشوش بودند، فقر و بیکاری بیداد میکرد و در چنین وضعیتی، امنیت و آزادی معنی ندارد. آنچه که اینبار دیدم، ترس و وحشت بود که همه جا را فراگرفته بود. مردم نگران امنیت بودند و با کسانیکه من صحبت کردم همه و همه از این عبارت استفاده کردند که این یک «حکومت ترور و وحشت» است و این تنها وسیلۀ طالبان برای کنترل مردم و کشور است. آنها از ترس و ارعاب برای حکومتداری استفاده میکنند و این نوع رژیمها مشروعیت و بقا ندارند.
خبرگزاری کشور: شما در مقالۀ اخیرتان در توضیح وضعیت کابل از مفهوم از «صلح خشن» استفاده کردید.
لین: ظاهراً همه چیز عادی بهنظر میرسید. اما در حقیقت ترس همه جا را فرا گرفته بود. ترس و ارعاب، بانی چنین صلح کاذبی است. من باور دارم که این صلح واقعی نیست. ترساندن شهرواندان به زور تفنگ، زندان و استبداد صلح نیست؛ بلکه خشونت است.
خبرگزاری کشور: اما طالبان در نشست تاشکند مدعی شدند که برای نخستینبار صلح و امنیت در افغانستان برقرار شده و بر همین اساس خواهان تعامل و همکاری جامعۀ بینالمللی گردیدند. نشست تاشکند را چگونه یافتید؟
لین: نشست تاشکند یک فرصت بود که از دست رفت. در معادله فعلی طالبان میبرند و غرب بازنده است. هیچ فشاری روی طالبان نیست، تا کار درستی انجام دهند. طالبان برای حکومتداری، اقتصاد، رفاه و اشتغالزایی هیچ برنامهای ندارند. به همین دلیل نشست تاشکند یک فرصتی برای غرب بود تا طالبان را به سمت حسابدهی سوق دهند که متأسفانه چنین نشد. شورای امنیت سازمان ملل گزارشی را اخیرا منتشر ساخت و اذعان کرد که تمام گروههای تروریستی جهان در افغانستان فعال هستند. من دربارۀ این موضوع چندین سال برای فارن پالیسی و سایر مجلات نوشتهام. همه این موضوع را میدانند و نمیتوانند برای ندانستن آن دلیل بیاورند. ظرفیت بنیادگرایی در افغانستان پس ۱۱ سپتامبر وجود داشته است و همه میدانستند که با روی کار آمدن طالبان، سایر گروه تروریستی در افغانستان فعال خواهند شد. نمیدانم شاید ایالات متحده منتظر یک ۱۱ سپتامبر دیگر است. این بدیهی بود که طالبان پس از پیروزی به دوستان خود میگویند که بیاید و اینجا در کنار ما باشید. و حالا همه آنجا [افغانستان] هستند و این کشور دوباره به بهشتی برای تروریسم جهانی مبدل شده است. این بدان معناست که حالا تروریسم جهانی از خاک افغانستان برای آموزش، سربازگیری، طرح و حمله استفاده خواهند کرد. بهنظر میرسد پاکستان نفوذش را بر طالبان از دست داده است و خود آنها در حال رویارویی برای یک جنگ داخلی با تحریک طالبان پاکستانی هستند. روسیه، چین، ایران و پاکستان میخواستند که ایالات متحده از افغانستان خارج شود. حالا ایالات متحده رفته و آنها ماندهاند که با طالبان چگونه کنار بیایند. به همین دلیل نشست تاشکند فرصتی بود که به رهبران طالبان گفته میشد که برای ادامه مذاکرات باید این کارها را انجام بدهند. به طور مثال: مکتبها را باز کنند و نصاب درسی یکسان برای دختران و پسران داشته باشند و این باید پیش شرطی برای ادامۀ مذاکرات در مورد ذخایر ارزی بانک ملی میبود. به نظر میرسد که مساله ذخایر ارزی به محور گفتوگوها مبدل شده است. درحالیکه طالبان میلیونها دالر دارند که از طریق کشت و قاچاق مواد مخدر و مواد معدنی به دست میآورند.
خبرگزاری کشور: در این اواخر نشستها و گفتوگوهای فراوانی در مورد پولهای منجمدشدۀ بانک مرکزی افغانستان صورت گرفته است و شما هم چندین مقاله در مورد نوشتهاید. آخر این کار چه میشود؟ آیا ایالات متحده ذخایر ارزی بانک مرکزی را آزاد خواهد کرد؟
لین: به باور من بلی؛ اما باید پیششرطهایی برای آن داشته باشند. نمیدانم که این پیش شرط چه خواهد بود. اما یک مسالۀ مهم دیگر ممنوعیت پرواز سران طالبان است. آنها تا سال ۲۰۱۹ با ممنوعیت پرواز روبرو بودند، اما با آغاز پروسه صلح این ممنوعیت برداشته شد و آنها به تهران، مسکو و پکن سفر کردند و در این اواخر هم با جیت شخصی به ناروی رفتند. برگشتاندن دوباره این ممنوعیت میتواند یک هشدار از طرف جامعه بینالمللی برای طالبان باشد که اقدامات آنها، پیامدهایی خواهد داشت. تا حالا جامعه بینالمللی هیچ واکنشی نشان نداده است. به طور مثال، عبدالقهار بلخی با پاسپورت نیوزیلندی خود پرواز میکند، این چطور ممکن است؟ به باور من این ممنوعیت باید دوباره برگشتاندن شود و فامیلهای آنها باید به افغانستان فرستاده شوند. آن وقت دیده شود آیا واقعا آنها این وضعیت را دوست دارند.
خبرگزاری کشور: به نظر میرسد جامعۀ بینالمللی متمایل به همکاری و تعامل با طالبان است. به باور شما، چه دلیلی سبب شده است که جهان در برابر طالبان کوتاه بیاید؟
لین: افغانستان قبل از طالبان سدی در برابر تروریسم جهانی بود. رژیم فعلی طالبان در وضعیت وخیمی قرار دارد، شبیه بیماری که بهکمک دستگاه تنفسی زنده است.
ادارۀ بایدن، معاملۀ ۲۹ فبروری ترامپ را به عنوان یک فرصت دید تا از دست حکومت بد قبلی خلاص شود. پول زیاد وارد افغانستان شد؛ اما فساد در اوج بود و هیچ پلان، استراتژی، شفافیت،حساب دهی و رهبری وجود نداشت. وقتی در ماه می سال گذشته وارد کابل شدم، به همه تماس گرفتم، وزیران، معیینها و گفتم میشود که ملاقات کنیم. متوجه شدم که همه درگیر تجملات شدهاند و هیج برنامهای وجود ندارد. وقتی هیچ برنامه و استراتزی وجود ندارد، چطوری میخواهید ادامه بدهید. از نظر خیلی از مالیهدهندگان امریکایی و کشورهای عضو ناتو این یک کار بی فایده بود که چنین دولتی را کمک کنند. بایدن، بلیکن و سالیوان همه افغانستان را خوب میشناسند و شاید تصور میکردند که باید از دست غنی خلاص شوند. به نظر من هیچ کسی تصور نمیکرد که غنی فرار کند. دربارۀ تعامل جامعه بینالمللی، جهان تلاش میکند تا این روند را زنده نگهدارند تا کسی به نظریه بهتری دست یابد. اما هیچ کس نظریه و راه حلی بهتری ندارد. حقیقتا اصلا نظریهای وجود ندارد، همه در شوک هستند. جوانان که نفوس قابل ملاحضهای را تشکیل میدهند، هیچ طرحی ندارند و رهبری سیاسی وجود ندارد. دیاسپوراهاییکه بیرون رفتهاند، هنور درگیر کنار آمدن با وضعیت هستند. به باور من، وقتی درگیری نیروی جوان کاهش یافت، باید با رویکرد ساختارمند برای آینده کار کنند. در حال حاضر بلندترین صدا از جنگسالاران است که دلتنگ زندگی تجملاتی و پولهای شان شدهاند. آنها هنوز تصور میکنند که مردم آنها را دوست دارند؛ اما حقیقت این است که آنها شکست خوردهاند و دیگر نزد مردم جایگاهی ندارند. وظیفۀ نیرو جوان این است که مطمین شوند دوباره این جنگسالاران بر نمیگردند.
خبرگزاری کشور: شما در مورد وضعیت صحبت کردید. آینده جبهه مقاومت ملی را چگونه میبیند؟ آیا جبهه میتواند جایگزینی برای طالبان باشند؟
لین: من سیاست مشخص و عمیقی از طرف جهبه نمیبینم و احمد مسعود نیز بیرون از کشور است. تا هنوز اقدام و عملکرد جدی از سوی جبهه ندیدهام که با وضعیت فعلی مطابقت داشته باشد. در جبهه یک مانفیست برای آینده میبینم؛ اما برای فعلا هیچ ایده و استراتژی وجود ندارد. چرا آنها در نشست تاشکند فشار نیاورند که با طالبان چطوری تعامل شود. من احمد مسعود را در قامت رهبر یک جریان سیاسی میبینم. او چهره شناخته شده است و فرانسویها دوستش دارند. اما برای فعلا هیچ کشوری آماده نیست که آنها را تمویل کند. گروپهای کوچک دیگر هم وجود دارد و شاید روزی زمان آن برسد که آنها درست عمل کنند و جدی گرفته شوند.
خبرگزاری کشور: در مورد اختلافهای طالبان چه نظر دارید؟
لین: در حقیت آنها گروهی از افراطیهایی با تفکرات قرون وسطایی هستند. اما در میان آنها افرادی هم هستند که به عملگرایی سیاسی باور دارند و میخواهند با جهان وارد تعامل شوند و تغییر بیاورند تا رسمیت پیدا کنند و به عنوان دولت شناسایی شوند. اما آنچه دست آنها را بسته است، ایدیولوژی است. این ایدیولوژی برای طالبان و سربازان آنها خیلی مهم است.
خبرگزاری کشور: سپاس از اینکه فرصت این مصاحبه را فراهم ساختید.
لین: افتخار بخشیدید.