there is not post in layout 2

در پی تعامل طالبان با امریکا، روسیه رهبر جبهۀ مقاومت ملی را به مسکو دعوت کرد
احمد مسعود، رهبر جبهه مقاومت ملی افغانستان در سفر به...

روابط طالبان با پاکستان: از عمق استراتژیک تا تهدید استراتژیک
17 August 2023
امیری
هواپیماهای ارتش پاکستان برای دومین بار مواضع تحریک طالبان پاکستان را چهاردهم اگست در ولایت خوست در جنوبشرق افغانستان آماج حملات هوایی قرار دادند. رسانههای پاکستانی گزارش دادهاند که در این حملات شماری از فرماندهان ارشد تی تی پی جان باخته و شماری زخمی شدهاند.
طالبان به گونۀ رسمی از ارایۀ اطلاعات دربارۀ رویداد خوست خودداری کردهاند. اما برخی منابع طالبان گفتهاند که در این حمله دستکم هفت مهاجر وزیرستانی زخم برداشتهاند.
این حمله پس از تهدیدهای متوالی مقامات پاکستانی صورت گرفته است. وزیر دفاع پاکستان به تکرار هشدار داد که اگر طالبان جلو حملات تحریک طالبان پاکستان را نگیرد، آنها مواضع تی تی پی را در داخل افغانستان آماج قرار خواهند داد.
به دنبال تهدیدهای مقامات پاکستانی، رهبر طالبان جهاد در بیرون از افغانستان را ناروا خواند. سخنگوی طالبان گفت که جهاد در پاکستان جایز نیست و اطاعت از امر امیر امارت اسلامی واجب است.
اما دو روز پیشتر وزیر دفاع طالبان به انتقادهای مقامات پاکستانی واکنش سختی نشان داد و گفت که آنها بیکفایتی و سوءمدیریت و رهبری را به گردن افغانستان میاندازند. ملایعقوب با اشاره به اظهارات مقامات پاکستانی گفت که آنها سعی میکنند که به جهان نشان دهند که افغانستان مرکز تروریزم و تهدید در برابر جهان است. اما به گفتۀ او، این تلاشها ره به جایی نخواهد برد و امارت اسلامی برای سالهای طولانی در افغانستان پابرجا و استوار خواهد ماند.
روابط طالبان و پاکستان در دو سال گذشته با فراز و فرود فراوان به همراه بوده است. نیروهای دو طرف بارها در مرزها درگیر شده و موجب درگیری لفظی و دیپلوماتیک گردیده است.
وضعیت پیش آمده برای ناظران منطقهیی غافلگیرکننده بوده است. ناظران با نظرداشت پیشینۀ شکلگیری تحریک طالبان و پایگاهها و مراکز این گروه در مناطق قبایلی معتقد هستند که طالبان یک نیروی نیابتی و گوش به فرمان پاکستان است. اما طالبان پس از پیروزی در افغانستان نشان دادهاند که محاسبۀ چندانی روی روابط با پاکستان ندارند.
نمایندۀ تامالاختیار
عملکرد دوسالۀ طالبان (از اگست ۲۰۲۱ تا اگست ۲۰۲۳) آشکارا با آنچه در دهۀ ۹۰ جریان داشت، متفاوت بوده است.
- در دهه ۹۰، پاکستان از معدود کشورهایی بود که حاکمیت طالبان را به رسمیت شناخت.
- در دور اول حاکمیت طالبان، پاکستان نمایندۀ تامالاختیار افغانستان بود.
- اسلامآباد، از افغانستان در سطح جهانی نمایندگی میکرد.
- کمکها از مجرای پاکستان به افغانستان واریز میشد.
- پاکستان مذاکرات میان طالبان و جامعۀ جهانی را تسهیل میکرد.
از وابستگی تا بیاعتمادی
حملات یازدهم سپتمبر، روابط پاکستان را با طالبان برهم زد. پاکستان زیر فشار امریکا ۱۸۰ درجه مواضعش را عوض کرد و در برچیدن رژیم طالبان با ایالات متحده امریکا همکاری کرد.
پاکستان رهبران طالبان را «در بدل پول» یکی پی دیگر به امریکا تسلیم کرد. ملا عبیدالله وزیر دفاع طالبان در زندان پاکستان کشته شد؛ ملا برادر معاون کنونی امارت اسلامی، زندانی، تحقیر و شکنجه شد. استاد یاسر از چهرههای با نفوذ طالبان بازداشت گردید. اخترمحمد منصور رهبر پیشین طالبان به طرز غافلگیرکنندۀ در مرز پاکستان- ایران کشته شد. برخی سران طالبان معتقد هستند که اختر منصور به کمک پاکستان شکار گردید. ملا عمر بنیانگذار و رهبر طالبان هم به طور مرموز جان باخت.
تحریک طالبان، پاکستان را متهم به خیانت و خنجرزدن از پشت کرد که در فرهنگ قبیلهیی نابخشودنی است.
بازی دوگانه
علیرغم نظر مثبت پاکستان دربارۀ انتصاب حامد کرزی رییس ادارۀ موقت افغانستان، با قدرتیافتن جبهۀ متحد سابق و نفوذ چشمگیر هند در افغانستان، پاکستان بدین جمعبندی رسید که به طور کامل از صحنۀ سیاسی افغانستان حذف شده است. این درحالی است که افغانستان بخشی از سیاست خارجی و امنیت ملی پاکستان در چهار دهۀ پسین نبوده است، بل تمام سیاست خارجی و امنیت ملی پاکستان، بر محور افغانستان چرخیده است.
در دورۀ جدید، نقش هند بسیار برجسته گردید. هند قرارداد استراتژیک و امنیتی با افغانستان امضا کرد. نیروهای افغانستان در هند آموزش دیدند. هند به نزدیکترین شریک کابل مبدل گردید. قنسولگریهای هند در جلال آباد، کندهار، هرات و مزار باز شد. پاکستانیها فکر میکردند که امریکا نقش محوری را در افغانستان به هند واگذار کرده است.
رهبران پاکستان از جمله پرویز مشرف دیکتاتور پیشین پاکستان بارها از نقش برجستۀ جبهۀ متحد سابق که به باور او متحدان هند محسوب میگردیدند، اظهار ناراحتی میکردند.
با این وضع، پاکستانیها باردیگر در تلاش جمع و جور کردن و احیای طالبان برآمدند. طالبان چون نیازمند بودند باردیگر دست به دامن پاکستان شدند. پاکستان هم بازی دوگانه را آغاز کرد. از یک طرف با امریکاییها سر تعامل و همکاری داشت. نیروهای امریکایی از مسیر پاکستان تجهیز و تمویل میشدند. دو طرف به تبادل اطلاعات میپرداختند. اما از سوی دیگر، سران طالبان را که پس از شکست سنگین پراکنده و نا امید بودند، جمع و جور کرد، به آنان مراکز نظامی و مشورتی ساخت، مدارس را فعال گردانید و به تجهیز و تمویل آنها پرداخت.
بازی دوگانه تا آخرین روزهای حکومت جمهوری ادامه داشت. در آخر دربارۀ صلح نیز بازی دوگانه ادامه یافت.
از عمق استراتژیک تا تهدید استراتژیک
با برگشت طالبان به قدرت، باور غالب این بود که طالبان به عمق استراتژیک در افغانستان دست یافته است. عمق استراتژیک، دولت اسلامگرا، مخالف دهلی جدید و گوش به فرمان پاکستان است.
عمرانخان نخست وزیر وقت پاکستان گفت که مردم افغانستان «زنجیر بردگی» را شکستند. خواجه آصف وزیر دفاع پیشین پاکستان با نوشتن الله اکبر در تویتر از پیروزی طالبان تجلیل کرد. مدارس پاکستانی به گونۀ گسترده از پیروزی طالبان استقبال کردند. فیض حمید رییس پیشین آی اس آی، با گیلاس قهوه به دست در سرینا گفت که همه چیز خوب میشود. در واقع، پیروزی طالبان مترادف به پیروزی پاکستان بود. اما رفته رفته معادله مکوس شد، عمق استراتژیک به تهدید استراتژیک مبدل گردید.
در این فصل پاکستان تلاش کرد که چهرههای نزدیک به خود و ضعیف را در رهبری قرار دهد. در گام اول شبکۀ حقانی را وارد کابل ساخت. در همان آغاز برگشت طالبان شبکۀ حقانی و طالبان کندهاری در ارگ درگیر شدند.
سران طالبان لوی کندهار نارضایتیشان را از پاکستان پنهان نکردند. ملا برادر و ملایعقوب بارها از نقطۀ مرزی دیورند دیدار کردند. اما شبکۀ حقانی همچنان نزدیک به پاکستان بود. در مهمترین گام، شبکۀ حقانی سه دور میزبان مذاکرات پاکستان با TTP در کابل بود. مذاکرات نتیجهبخش بود و به آتش بس انجامید. اما پس از آنکه سران تیتیپی یکی پی دیگر در کنر، خوست و در مجموع جنوب شرق افغانستان کشته شدند، تی تی پی به آتش بس پایان داد.
آشکارشدن درگیری و کشیدگی
با پایان یافتن آتش بس حملات در پاکستان تشدید شد. شهباز شریف نخست وزیر پیشین پاکستان در مجمع عمومی سازمان ملل از طالبان به تندی انتقاد کرد. بلاول بوتو وزیر خارجه و خواجه آصف وزیر دفاع نیز به تکرار حملات تندی علیه طالبان داشتند. وزیران دفاع، رییس استخبارات و… به کابل آمدند و خواهان همکاری در سرکوب تیتیپی شدند. اما سفرها بینتیجه بود، حملات تیتیپی با گذشت هر روز افزایش یافت. پاکستان دردو سال گذشته شاهد مرگبارترین رویدادهای امنیتی بوده است.
نیروهای دو طرف چند بار در سپین بولدک، دندپتان و تورخم درگیر شدند.
عمدهترین دلیل اختلاف و درگیری میان طالبان و پاکستان قرار ذیل است:
طالبان توقع داشت که پاکستان در به رسمیت شناسی حاکمیت آنان در کابل پیش قدم شود. اما پاکستان هیچ تمایلی برای به رسمیت شناسی طالبان نداشته است.
پس از گشتزنی هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی در کابل که به کشته شدن رهبر القاعده در وزیر اکبرخان انجامید، مقامات طالبان به خاطر استفاده از حریم هوایی پاکستان علیه افغانستان به سختی انتقاد کردند.
طالبان در راستای عادی سازی روابط دیپلوماتیک با دهلی جدید کوشیدند. سفارت دهلی در کابل گشوده شد و مقامات هندی کمکهای بشردوستانۀ قابل توجهی را به کابل گسیل داشتند. حتا وزیر دفاع طالبان گفت که آمادۀ فرستادن نیروی نظامی برای آموزش نظامی به هند هستند.
در سوی دیگر، پاکستان توقع داشت که طالبان افغانستان از فعالیت تیتیپی جلوگیری کند. اما نه تنها این اتفاق نیافتاد، بل حملات تیتیپی چند برابر افزایش یافت. حمله به مسجد پولیس در پشاور و حمله به مرکز پولیس در کراچی، حمله به نشست انتخاباتی جماعت اسلامی، زنگ خطر را در پاکستان به صدا در آورده است.
طالبان برخلاف دهۀ ۹۰ به گونۀ مستقیم با جهان در مراوده است. نقش تسهیلکننده و میانجی را هم قطر گرفته است. این برای پاکستانیها غیرقابل تحمل است.
با وجود همۀ کشیدگیها و اختلاف میان طالبان و پاکستان، هنوز اسلامآباد بیشترین نقش را در درون طالبان دارد. صدها تن از اتباع پاکستانی در سمتهای مهم دولتی در کابل و ولایات افغانستان سرگرم فعالیت هستند. با وجود افزایش تنش و درگیری هنوز دو طرف معتقد به تعامل و همکاری هستند. طالبان به پاکستان نیازمند هستند و پاکستان بدیلی برای طالبان در افغانستان ندارد.