there is not post in layout 2

در پی تعامل طالبان با امریکا، روسیه رهبر جبهۀ مقاومت ملی را به مسکو دعوت کرد
احمد مسعود، رهبر جبهه مقاومت ملی افغانستان در سفر به...

وقتی غنی جای پای داوود قدم گذاشت
18 July 2022
خدایار نایب زاده
چهل و نٌه سال از کودتای سفید داود خان از سال (۱۳۵۲م) گذشت؛ ولی افغانستان همچنان در بیثباتی سیاسی و انارشی به سر میبرد. داودخان نظام شاهی که مسیری اصلاحات و توسعه را آهسته میپیمود، ساقط کرد و نظام جمهوری را مستقر ساخت که در اندک زمانی به دامان کمونیزم افتاد. چون، او بنیانگذار و میراثدار اصلی سنت کودتا در افغانستان بود و این راه ادامه یافت.
پس از استقرار نظام جمهوری، داودخان با جریانهای چپ و همدستانش (اعضای حزب دموکراتیک خلق) در کودتا اختلاف پیدا کرد و در پی سرکوب آنان و کاهش وابستگی کشور از اتحاد جماهیر شوروی سابق شد. وی با نادیده گرفتن نفوذ قوی اتحاد جماهیر شوروی سابق در منطقه و اصل توازن در سیاست خارجی قبرش را کِند. بعد از پنج سال درسال (۱۳۵۷م) کودتای دوم ولی خونین توسط حزب دموکراتیک خلق رقم خورد و ادامۀ این قصه که از مبحث این متن بیرون است.
داودحان در واقع آغازگر سلسلۀ از تحولات خونین و ویرانگر در نیم قرن اخیرِ افغانستان بود. سنت کودتا و یا سقوط نظام میراث او بود که کشور را از مسیر اصلیاش خارج ساخت. او با این کارش سنگ بنای یک افغانستان شکننده، بیثبات و درگیر منازعۀ طولانی مدت را گذاشت. در واقع داودخان را میتوان مهندس تحولات سیاسی و امنیتی نیم قرن اخیر کشور دانست.
محمد اشرف غنی، رییس جمهوری فراری و مستقر در امارات متحده عربی پس از چهلواندی سالی از کودتای داودخان پای را به جایش سلفش ماند؛ یعنی کشور را از مسیر اصلیاش که تداوم نظام به شکل طبیعی بود، منحرف کرد. افغانستان پسابٌن به لطف کمکهای بلاعوض جامعه جهانی صاحب نظام (اداره، تشکیلات، منابع و خدمات) شده بود و کارهای بنیادی روی تأسیسات و زیربناها صورت گرفته بود و یا جریان داشت. افغانستان صاحب یک ارتش آموزش دیده و ۳۵۰ هزار نفری و دهها میلیارد دالر تجهیزات و تسلیحات مدرن شده بود. نیروهای متخصص و مسلکی نهادهای دولتی را اداره میکردند. نظام آموزش و پرورش و تحصیلی کشور رو به رشد و در حال مدرنیزه شدن بود.
قضات و سارنوالان مسلکی دستگاه قضایی کشور را اداره میکردند. همچنان رشد و نهادینه شدن جامعه مدنی، زنان، طبقه متوسط جامعه و آزادی بیان و رسانههای آزاد از مواردی برجسته در ۲۰ سال پسین بود.
اما با فرار محمد اشرف غنی و رویکار آمدن طالبان تمام دستاوردهای ۲۰ سال پسین کشور که با میلیاردها دالر کمک جامعه جهانی و خون صدها هزار شهید و … به دست آمده بود، یک شبه فروپاشید و از دست رفت. متاسفانه، ابعاد فروپاشی نظام آنقدر گسترده است که مسلماً چندین نسل را متأثر خواهد ساخت و پردازش آن از ظرفیت این نوشته بیرون است.
مردم افغانستان در حالی چهلونهمین سال کودتای داودخان را بازخوانی میکند که کشور در بیثباتی سیاسی و آینده نامعلوم به سر میبرد. با فرار آقای غنی از کشور و رویکار آمدن طالبان، افغانستان وارد فاز جدید از منازعه، خشونت، بیثباتی و بحران گردید. به این دلیل، آقای غنی مثل داودخان مهندس و میراثدار افغانستانی پساجمهوریت و آغازگر سلسلۀ از تحولات سیاسی و امنیتی خواهد بود.
در هر صورت تاوان خودخواهی داودخان و بزدلی غنی را فقط مردم بیچارۀ افغانستان پرداختند/میپردازند.