شنبه, ۱ ثور ۱۴۰۳

در راستای همگرایی منطقه‌ای

1-2

آب بهانه است، طالبان امنیت ملی ایران را به خطر انداخته‌اند

20 May 2023

حسنا مسعودی

تنش‌ها میان ایران و طالبان، گپ تازه‌یی نیست. ایدیولوژی طالبان، بر تشیع‌ستیزی، فارسی‌ستیزی و ایران‌ستیزی بنا یافته است. جمهوری اسلامی علی‌رغم شناخت ۳۰ ساله از گروه طالبان، در برگشت آن‌ها به‌قدرت نقش فزاینده داشت.

تنش رسانه‌ای اخیر میان ایران و طالبان بیشتر از آن‌که روی «آب» باشد، به‌خاطر تهدیدهایی است که طالبان متوجه بخش‌هایی از استان سیستان و بلوچستان ساخته‌اند. در دو سال، افغانستان به پایگاه جریان‎‌های رادیکال مذهبی دشمن ایران و تشیع تبدیل شده است. اکثر مخالفان رژیم ایران، در غرب افغانستان از جمله ولایات فراه، نیمروز، کندهار و هرات آزادانه فعالیت دارند. با برگرداندن طالبان به قدرت، نوعی همسویی و همبستگی میان اهل تسنن سیستان و بلوچستان و رژیم طالبان در افغانستان به میان آمده است. مولوی عبدالحمید عالم سرشناس اهل تسنن در این همسویی نقش برجسته داشته است.

اعتراضات اخیر ضد دولتی در سیستان و بلوچستان، جان‌گرفتن جریان‌های جدایی‌طلب و دست‌درازی طالبان در آن سوی سرحد، امنیت ملی ایران را به مخاطره انداخته است.

سیاست ایران در قبال افغانستان بسیار تاکتیکی و مقطعی است. در چند سال پسین، شاهد مواضع چندگانۀ ایران دربارۀ افغانستان بوده‌ایم. وقتی امریکا با طالبان پیمان بست، ایران از کشورهای بسیار منتقد به توافقه نامۀ دوحه بود. این توافق را یک جانبه و به سود طالبان عنوان کرد. اما پس از سفرهای رهبران طالبان به تهران، نگاه انتقادی ایران عوض شد.

تهران در چند سال پسین در تلاش ترمیم روابط پرتنش تاریخی با طالبان و خلق اعتماد و گشایش فصل تازه در مناسبات سیاسی پیش‌روی افغانستان بوده است.

 ایران با وجود اینکه هیچ سنخیت و منافع مشترک با طالبان ندارد، اما در مشروعیت بخشی به طالبان در سطح منطقه و جهان نقش برجسته داشت. به طالبان میدان داد و در سطح منطقه به این گروه افراطی لابی کرد. درحالی که مشخص بود بازندۀ اصلی پیروزی طالبان، همسایه غربی افغانستان است.  برگشت طالبان به قدرت، مرزهای ایران را با تهدید فزاینده‌یی روبرو ساخته است. زمینۀ نفوذ القاعده، داعش و دیگر گروه‌های تندرو مذهبی را به خاک ایران فراهم ساخته است. سیل مهاجرین را روانۀ ایران ساخته است. دست‌کم پنج میلیون مهاجر افغانستان به ایران پناه برده‌اند.

این وضعیت حاصل اشتباه محاسباتی است که ایران داشت و فکر می‌کرد که با حمایت از طالبان می‌تواند امریکا را شکست دهد و از دشمن تاریخی‌اش انتقام بگیرید. درحالی که ایران از حضور ۲۰ ساله امریکا در افغانستان بیشترین سود را برده است. ایران بخش کلان تحریم‌های غرب را از طریق افغانستان دور زد. اقلام تحریم شده را به افغانستان صادر کرد. صدها میلیون دلار از افغانستان قاچاق کرد. علی‌رغم حضور گستردۀ امریکا، در دو دهه، افغانستان با ایران روابط بسیار نزدیک داشت. کابل تلاش کرد که پیمان استراتژیک و امنیتی با امریکا، تأثیری روی روابط با تهران نگذارد. اما ایران از هیچ تلاشی در راستای ناکام ساختن امریکا در افغانستان و دولت تحت حمایتش دریغ نکرد. ایران مخالفت سرسخت توافقنامۀ امنیتی با امریکا بود. ایران با طالبان در جنوب و غرب افغانستان همکاری نزدیک و حتا تسلیحاتی داشت.

نزدیک به سه سال پیش نوشته بودم که «برخلاف آنچه رسانه‌های ایرانی ادعا می کنند، ذهنیت ایدیولوژیک و رادیکال طالبان درباره ایران شیعی و ولایت فقیه تغییر نکرده است. تلاش تهران‌ براي نزدیکی با طالبان ره به‌جایی نخواهد برد. چون این دو هیچ وجه مشترکی ندارند. استقرار یک نظام رادیکال سنی در کابل یک آله فشار جدی در برابر ایران خواهد بود.»

البته اکنون ایران طرف‌دار یک راه حل سیاسی است. اما قدم‌های موثر در این راستا برنداشته است. ایران با کشورهای اثرگذار منطقه رابطۀ استراتژیک و عمیق دارد. برخی کشورها در سطح منطقه دربارۀ افغانستان از ایران مشوره و نظر می‌گیرند. ایران می‌توانست که زمینۀ یک موافقه سیاسی را فراهم سازد. چنانچه اخیراً میزبان هیأت‌های کابل و طالبان بود. اما از این نفوذ و جایگاهش استفادۀ لازم نکرده است. با خروج امریکا از افغانستان، ایران پس از پاکستان، بیشترین اثرگذاری، نقش و اشراف را بر قضایای افغانستان دارد. اما این نقش در راستای زدودن بحران و خشونت‌ها استفاده نشده است.  اکنون ایران در معرض یک تهدید کلان از جغرافیای افغانستان است. این تهدیدها با گذشت هر روز ابعاد روشنتری خواهد گرفت.