پنج شنبه, ۶ ثور ۱۴۰۳

در راستای همگرایی منطقه‌ای

چهارراه مسعود، کابل. 
طالبان نمادهای شهرکابل را تغییر داده‌اند. 
عکس از خبرگزاری کشور

آشوب و سراسیمگی؛ ۱۵ آگست در کابل چه گذشت؟

15 August 2022

حمید فرهادی- خبرگزاری کشور

روزهای اگست هرروز با خبر سقوط یک و چند ولایت آغاز میشد. ولایت‌هایی که بدون اندک‌ترین درگیری به طالبان سپرده میشد و حلقۀ محاصره کابل هرروز تنگ‌تر می‌گشت. صبح پانزدهم اگست، با خبر سپردن ننگرهار به دست طالبان آغاز شد. ضیاءالحق امرخیل، والی اشرف غنی به این ولایت، طالبان را به دفتر کارش دعوت کرد و در صفحه فیسبوکش نوشت «خوشحالم ننگرهار را بدون درگیری و خون‌ریزی به طالبان تسلیم نمودم».

سقوط پی هم ولایت‌ها به دست طالبان، برای شهروندان شوکه کننده و به سان یک کابوس بود. چندروز قبل، کسی باور نمی‌کرد ولایات با آن همه نیرو و امکانات دولتی و انسجام مردمی برای مبارزه با طالبان، به این راحتی و در ظرف چندروز سقوط کند. هرات، کندهار و هلمند گواه درگیری‌های شدیدی میان طالبان و نیروهای مقاومت مردمی بود. در بلخ نیز، صف واحدی برای مبارزه با طالبان شکل گرفته بود. در ولایت‌های شمالی و شمال‌شرقی نیروهای مقاومت مردمی در برابر طالبان اعلام آمادگی کرده بودند. اما، روز پانزده اگست هیچ یکی از این ولایت‌ها دست نیروهای دولتی نبود. در هرات و بلخ و بغلان، سروصداهایی از معاملۀ پشت پرده با طالبان بلند شد. مقام‌های محلی هرات نوشتند که طالبان قبل از نیروهای مقاومت مردمی و در یک معاملۀ پشت پرده به قول اردوی ظفر دعوت شدند. در بلخ، عطا محمد نور ادعا کرد که در اثر توطیه ولایت به طالبان سپرده شد و در بغلان و تخار و جوزجان نیز مقام‌های محلی گفتند که به نیروهای دولتی دستور عقب‌نشینی داده شده است.

به هرحال اما، افغانستان داشت به دست طالبان سپرده میشد. ولایت‌هایی که امید مقاومت در برابر طالبان از آن میرفت، به جز ولایت پنجشیر، یکی پی دیگری سقوط کردند. غزنی، میدان وردک، پروان، ننگرهار و ولایت‌های جنوبی و مشرقی بدون هیچ درگیری به طالبان سپرده شد و نوبت کم کم به پایتخت میرسید.

کابل در خلاء قانون

در ساعات اولیه صبح، در کابل این باور پابرجا بود که طالبان با زور وارد پایتخت نخواهند شد و قدرت طی یک توافق واگذار می‌شود. صبح روز دوشنبه مردم همه به کارهای شان رفتند و زندگی مثل روزهای دیگر در جریان بود. اما، ساعاتی از صبح سپری نشده بود که ناگهان آوازۀ ورود طالبان به شهر پیچید. شماری از مردم ادعا کردند که کاروانی از طالبان را در نقاطی از شهر دیده‌اند، عده‌ای گفتند که طالبان در دروزاه‌های کابل برای ورود به کابل جمع می‌شوند و عده‌ای هم ادعا کردند که طالبان در پارک‌های تفریحی ظاهر شده‌اند. از یکسو تصاویری از زندان پلچرخی به نشر رسید که در آن هزاران زندانی از سوی طالبان آزاد شدند. این موضوع، مردم را سراسیمه و نگران‌ ساخت. همه از محل کار خود فرار کردند و انارشیسم و بی‌بندباری در کابل کلید خورد.

رهبری نیروهای نظامی مشمول وزیر دفاع، وزیر داخله، فرمانده امنیت کابل در یک پیام ویدیویی مشترک اعلام کردند که امنیت برقرار است و کابل تا توافق بر سر انتقال قدرت حفظ خواهد شد. نیروهای طالبان اعلام کردند که تا یک توافق به شهر وارد نخواهند شد و رسانه‌ها و نهادهای مردمی سعی کردند اوضاع را آرام جلوه دهند. اما کار از کار گذشته بود. در مناطق اطراف کابل، نیروهای نظامی خلع سلاح شده بودند و در شماری از مناطق نیز نظامیان لباس عوض کرده و به سمت شهر راه افتادند. پوسته‌ها و قرارگاه‌های امنیتی در شهر متلاشی شدند و هرکسی که لباس نظامی به تن داشت سعی می‌کرد به زودترین فرصت ممکن خود را به خانه برساند و جامه عوض کند. کابل در یک لحظه در خلا قانون قرار گرفت.

این موضوع، بهانه دست شورش‌گران و دزدان مسلح داد. در شماری از نقاط کابل، دزدان مسلح بر موترها، دکان‌ها و خانه‌های مردم هجوم آورده و اموال را به تاراج بردند. در شماری از نقاط مردم توسط دزدان لت و کوب، زخمی و حتی کشته شدند. در نقاطی هم دزدان مسلح باهمدیگر درگیر شدند. در سراسیمگی و ترس از خلاء قانون، آشوب و اناشیسم، مردم در راه‌بندان و ترافیک سنگین گیر افتادند و ساعت‌ها زیر آفتاب سوزان در راه‌بندان گیر ماندند و بازارها و فروشگاه‌ها چشم به زدن بسته شده و شهر تعطیل گشت.

بعد از چاشت شد، مردم کم کم آمادگی یک تحول بزرگ را می‌گرفتند. دیگر شکی وجود نداشت که طالبان به قدرت باز میگردند و محدودیت‌ها، چالش‌ها و سخت‌گیری‌های این گروه باعث نگرانی همه شده بود. شماری از مردم به ویژه زنان در کنج‌ خانه‌ها اشک میریختند، کودکان در شوک سقوط بودند و بخشی از مردم هم با بی‌تفاوتی، انتظار تحول جدید را به سر داشتند. تحولی که برای یک نسل آشنا و برای نسل دیگر جدید بود.

روز کم کم می‌گذشت و مردم چشم از پرده‌ رسانه‌ نمی‌کندند. در این حال، بازار شایعه و اخبار غلط بسیار گرم شده بود و از هر طرف خبرهای عجیب و غریب به گوش میرسید. تعدادی می‌نوشتند که طالبان به ارگ داخل شده و اشرف غنی را به دار زده‌اند. عده‌ای می‌نوشتند که داکتر عبدالله و کرزی و دیگر مقام‌های دولت توسط طالبان بازداشت و زندانی شده‌اند و عده‌ای هم می‌نوشتند که طالبان به قتل عام مردم شروع کرده‌اند. در این وسط اما یک چیز برای مردم مایه دلگرمی شد و آن، اعلام عفو عمومی از سوی طالبان بود. طالبان اعلام کردند که همه مردم شلنل فرمان عفو عمومی ملا هبت الله، رهبر این گروه شده‌اند.

آخرین میخ بر تابوت جمهوریت

در ساعات پایانی روز، ناگهان خبر شوکه‌کننده دیگر در رسانه‌ها پیچید؛ طلوع نیوز گزارش داد که اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان از این کشور فرار کرده است. فرار غنی، آخرین میخ به تابوت نظام جمهوری بود و پایان یک دورۀ طلایی برای افغانستان. داکتر عبدالله و حامد کرزی هم با انتشار ویدیوهای جداگانه گفتند که در افغانستان هستند و مردم نباید نگران باشند.

با فرار اشرف غنی، امید برای یک توافق سیاسی و انتقال مسالمت‌آمیز قدرت ازهم پاشید و دیگر تردیدی وجود نداشت که طالبان به تنهایی قدرت را در افغانستان بر دست خواهند گرفت. در اداره‌ها و شعبات نظامی و دولتی که شمار اندکی از نظامیان باقی مانده بودند، آنها نیز برای آخرین بار لباس نظامی را از تن درآورده و وظیاف شان را ترک گفتند. نمایندگی‌های دیپلوماتیک و سازمان‌های بین‌المللی هم قبل از ورود طالبان به کابل به میدان هوایی رفته و افغانستان را ترک کردند.

هوا کم کم تاریک میشد و صدای پای طالبان بیشتر از هر زمان دیگر در کوچه و پس‌ کوچه‌های کابل احساس میشد و پایتخت افغانستان بعد از بیست و دو سال ، بار دیگر در اختیار گروه طالبان قرار داشت.

شام روز یکشنبه 24 اسد، طالبان با فرار اشرف غنی از افغانستان و شروع هرج و مرج، عملاً وارد پایتخت شدند. البته بعدها مشخص شد که طالبان ساعت سه بعد از ظهر و تنها یک ساعت بعد از فرار اشرف غنی از افغانستان، ارگ ریاست جمهوری را تسخیر کرده بودند. مسعود اندرابی، وزیر داخله پیشین که مدتی سرپرست ریاست امنیت ملی افغانستان نیز بود ادعا کرد که حمدالله محب، مشاور امنیت ملی اشرف غنی قبل از فرار با خلیل‌ الرحمن حقانی، عضو ارشد شبکه حقانی تماس داشته و در مورد جریان فرار با وی صحبت می‌کرده است. سمیع یوسفزی، خبرنگار نزدیک به طالبان ادعا کرده است که حامد کرزی، رییس جمهور پیشین با فرار اشرف غنی می‌خواست اعلام حکومت موقت کند، اما سرعت عمل طالبان مانع این کار وی شد. به هر صورت اما، یکشنبه شب 24 اسد، در ترس و آشوب از حضور طالبان از راه رسید و مردم چشم بهم زنی، در خانه‌های‌شان پنهان شدند و افغانستان عملاً به کام طالبان سقوط کرد.

افغانستان,پیروزی طالبان,جمهوریت,حمید فرهادی,سقوط کابل