جمعه, ۱۰ حمل ۱۴۰۳

در راستای همگرایی منطقه‌ای

MicrosoftTeams-image-4-1024x683

رژیم طالبان؛ خاری در چشم پاکستان

19 September 2022

غلام غوث عمری

سیاست تهاجمی و مداخله جویانه چندین دهه پاکستان در مورد افغانستان شکست خورده است. هدف دیرینه و عمق استراتیژیک اسلام آباد داشتن یک دولت وابسته در کابل بوده است. سرانجام  حاکمان کنونی افغانستان به جای هرگونه مزیت استراتژیک یا کمک به امنیت پاکستان، به خاری نگران کننده در چشم اسلام آباد تبدیل شده است.

این رویکرد کابل نه تنها پیامدهای شدیدی برای امنیت پاکستان دارد (مانند حمایت کابل از تحریک طالبان پاکستان) بلکه نیازمند بازنگری سیاست و استراتژی موجود پاکستان برای مقابله موثر با وضعیت همسایه افغانستان دارد.

اما اول، چگونه ما به اینجا رسیدیم؟

بعد از فروپاشی دولت جمهوری اسلامی افغانستان و برگشت مجدد طالبان به قدرت، طالبان چهار گام مشکوک در جهت حمایت از تحریک طالبان پاکستان برداشته اند که آشکارا علیه منافع و امنیت پاکستان می باشد.

  1. پشتیبانی عملیاتی:

مهمترین اقدام طالبان افغان حمایت از تحریک طالبان پاکستان و فراهم نمودن لانه‌های امن برای این گروه در قلمرو افغانستان می‌باشد. رژیم طالبان بلافاصله پس از بدست گرفتن قدرت، بیش از دو هزار تن از اعضای تحریک طالبان پاکستان را که توسط  حکومت قبلی افغانستان زندانی شده بودند، آزاد نمودند.

پس از شش سال ثبات نسبی در پاکستان و کاهش همه سالۀ حملات تروریستی، با به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، حملات در سال ۲۰۲۱ به میزان ۵۶ درصد افزایش یافت.

به اساس گفته‌های مؤسسه تحقیقی پاکستان مستقر در اسلام آباد، از زمان شدت گرفتن حملات طالبان علیه دولت افغانستان که از ماه می سال ۲۰۲۱ آغاز و در اگست ۲۰۲۱ به سطح بالایی  رسیده بود، پاکستان شاهد ۲۹۴ حمله و رویداد بوده که در نتیجه ۳۹۵ تن کشته شده است.

  1. اصرار برای پاین آوردن سطح نفوذ پاکستان:

 استراتژی طالبان افغان برای حمایت و تسهیل گفتگوهای پاکستان با تحریک طالبان پاکستانی بر خلاف مبارزه نظامی با این گروه، دارای زوایای ژئواستراتژیک متعددی می باشد.

پیامدهای این رویکرد این است که پاکستان اکنون باید با تسهیل کننده گفتگوهای خود با تحریک طالبان پاکستان و با استفاده از روابط با یکی از تهدیدات امنیتی اصلی خود برای اجبار به مذاکرات بر اساس شرایط دومی مبارزه کند.

این نه تنها به نفع تحریک طالبان پاکستان به عنوان برادران مسلح طالبان افغانستان است( این دو گروه سابقه طولانی و روابط باهم دارند)، بلکه به طالبان افغانستان اجازه می دهد تا تصویری مطلوب از خود به عنوان صلح طلب ایجاد کنند و پاکستان را در حالت تدافعی قرار دهند تا در امور افغانستان دخالت نکند.

در نهایت و شاید مهمتر از همه، این می‌تواند بر حذف برچسب اینکه طالبان افغان حامی دولت و اردوی پاکستان هستند، کمک کند.

  1. امتناع مداوم از به رسمیت شناختن خط دیورند:

 سومین اقدام مهم ضد پاکستانی توسط رژیم طالبان این است که مرز ۲۶۴۰ کیلومتری که در سطح بین المللی به رسمیت شناخته شده است، از به رسیمت شناختن آن امتناع می ورزند.

 ذبیح الله مجاهد سخنگوی حکومت طالبان در مصاحبه ای در فبروری ۲۰۲۲ گفت: «مسئله خط دیورند هنوز حل نشده است. او اضافه نموده است که ساخت حصار خود باعث ایجاد شکاف در کشور می شود و این به معنای تقسیم یک ملت است. اشاره او قوم پشتون دو طرف سرحد می باشد.»

  1. آمادگی کامل جهت تعامل با هند:

بیانیه ملا یعقوب وزیر دفاع طالبان که مایل است هند رقیب اصلی اسلام آباد، نیروهای افغان را آموزش دهد نگرانی شدید پاکستان را به همراه دارد. با توجه به اینکه یعقوب فرزند ارشد بنیانگذار جنبش طالبان ملا عمر است، وزن قابل توجهی دارد و نشان دهنده تغییر فاحش در لحن او است. بنابراین، داشتن یک رژیم وابسته در همسایگی، ضربه بزرگی به سیاست چند دهه ای پاکستان در افغانستان است که مانع از هدف بلندمدت اسلام آباد برای استفاده از افغانستان برای برنامه های منطقه ای و به ویژه ضد رقیب هندی اش می شود. اگر دهلی با آموزش نیروهای طالبان موافقت کند این آغازی است برای پایان وابستگی طالبان به پاکستان و پایه اصلی نفوذ هند در مرزهای غربی پاکستان خواهد بود.

این موارد پیامدهای مهم برای امنیت و تمامیت ارضی پاکستان دارد. از نظر تاریخی، نگرانی اساسی اسلام آباد در مورد افغانستان، ادعاهای غیرقانونی در قلمرو پاکستان (در رابطه با خط مورد مناقشه دیورند) بوده است، که اکنون طالبان در رأس آن هستند. قهرمانی در این موضع تجاوزکارانه، یک چالش امنیتی جدی برای تمامیت ارضی پاکستان خواهد بود، به ویژه زمانی که طالبان افغانستان در حال حاضر متعهد با تحریک طالبان پاکستان می باشند.

همسویی منافع بین طالبان افغانستان و پاکستان عمیق‌تر می‌شود. از آنجایی که طالبان افغانستان و تحریک طالبان پاکستان هر دو پشتون هستند و این نگران‌کننده می باشد. در عین حال طالبان افغانستان با رد خط دیورند، تمامیت ارضی پاکستان را به چالش می‌کشد و  تحریک طالبان پاکستان همگام با طالبان افغان در این مسیر حرکت خواهند کرد. فشار برای بازگشت به ادغام مناطق قبیله ای تحت مدیریت فدرال سابق (FATA) و خیبر پختونخوا.

این همچنین به عنوان بازی دوگانه طالبان افغان در تسهیل گفتگوهای اسلام آباد و طالبان پاکستانی و در عین حال فعال کردن اهرم فشار بر پاکستان متصل می باشد.

علاوه بر این، تمایل طالبان به هند برای آموزش نیروهای طالب نشان دهنده یک ضربه بزرگ به هدف چند دهه پاکستان در افغانستان برای داشتن یک رژیم وابسته در همسایگی خویش می باشد.

در صورتی که هند این پیشنهاد را بپذیرد، هند می تواند به تدریج روابط رو به رشد بین دو ارتش را ایجاد کند. نفوذ و تأثیری را که استراتژیست های پاکستانی سال ها برای توسعه بر طالبان تلاش کرده اند، کاهش می دهد.

بنابراین، سیاست پاکستان در قبال افغانستان آنطور که در ابتدا در نظر گرفته شده بود، یک رژیم دست نشانده همسایه را برای این کشور فراهم نکرده است. چیزی که ریچارد اولسون سفیر سابق ایالات متحده در پاکستان به معروف سیاست راولپندی در مورد “عمق استراتژیک” نامیده است

 دقیقاً طالبان افغان در پیوند با تحریک طالبان پاکستان اکنون به طور مشابه در جستجوی نفوذ یا «عمق استراتژیک معکوس» در پاکستان هستند.

اسلام آباد چگونه باید پاسخ دهد؟ در حالی که تهدید طالبان افغانستان شدید است، پاکستان باید با در نظر گرفتن چشم انداز ژئوپلیتیکی در حال تحول منطقه ای خویش به دقت پاسخ دهد:

  1. حصار کشی مرزی

امنیت دولت و انسجام اجتماعی پاکستان قبلاً به دلیل گسترش ستیزه‌جویی، تروریسم، سلاح و جدایی‌طلبی پشتون از صحنه جنگ افغانستان در چهل سال گذشته آسیب دیده است. بنابراین پاکستان باید مکانیسم‌های حصار مرزی و نظارت را بیشتر تقویت کند تا حرکت فرامرزی تروریست‌ها  به‌ویژه تحریک طالبان پاکستان و همچنین تکثیر سلاح‌های باقی‌مانده در افغانستان در خاک پاکستان را متوقف بسازد.

  1. مذاکره با تحریک طالبان پاکستان بدون طالبان افغان

انجام این کار از اهرم فشار طالبان افغان بر پاکستان می کاهد.

به این ترتیب، اسلام آباد به جای مماشات با آنها، باید صریحاً یک اولتیماتوم به تحریک طالبان پاکستان ارائه کند: سلاح های خود را زمین بگذارند یا در غیر این صورت با اقدام نظامی مواجه می شوند.

در همین حال، پاکستان باید از نفوذ خود برای تحت فشار گذاشتن طالبان افغانستان در برابر داشتن روابط با تحریک طالبان پاکستان استفاده کند و به کابل اعلام کند که تحریک طالبان پاکستان تهدیدی برای امنیت و تمامیت ارضی پاکستان است.

تحریک طالبان پاکستان پس از محروم شدن از حمایت طالبان افغانستان، چاره ای جز مذاکره با مقامات پاکستانی بر اساس شرایط پاکستان نخواهد داشت.

  1. رسیدگی به نارضایتی پشتون های پاکستان

جنگ پاکستان علیه ترور به طور کامل در مناطق پشتون نشین، از جمله خیبر پختونخوا، منطقه سابق فدرال، و بلوچستان بالا انجام شده است که منجر به مرگ، ویرانی و آواره شدن میلیون ها نفر در مقیاس بزرگ شده است.

حوادثی مانند حمله به مکتب در پیشاور که جان حداقل ۱۴۰ دانش آموز را گرفت، نمونه ای از این موارد است. این امر به نارضایتی و خشم گسترده در میان پشتون‌هایی که خود را قربانی جنگ می‌دانند، کمک کرده است.

پاکستان باید به تبعیض و محرومیت در میان جمعیت پشتون خود پایان دهد و بودجه را برای توسعه، احیای معیشت و ارائه آموزش اختصاص دهد.برای انجام این کار، دولت باید با لغو ادغام منطقه فتا سابق با خیبر پختونخوا را آغاز نماید و فتا را به یک ولایت جدید تبدیل کند.

تفکیک و بومی سازی حکومت فدرال و خیبر پختونخوا در ایجاد صنایع، اعطای وام برای توانمندسازی جوانان و راه اندازی مشاغل کوچک از جمله مکاتب، کارگاه های خصوصی و به طور کلی ایجاد یک محیط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی بهترین ابزار می باشد.

  1. آغاز گفتگوها با هند

این که هند و پاکستان سابقه طولانی رقابت و تنش های نیابتی در سایر مناطق دارند، به خوبی مستند شده است. بنابراین، تعهد متقابل اسلام آباد و دهلی مبنی بر عدم استفاده از خلاء سیاسی و درگیری در افغانستان علیه یکدیگر، می‌تواند به پایان تنش‌های گسترده‌تر در جنوب آسیا که رفتارهای نیابتی را تقویت می‌کند، کمک کند.

به نفع درازمدت هر دو کشور است که به طور مستقیم به مسائل مورد اختلاف پرداخته شود. در اینجا، هند و پاکستان ممکن است نقاط مشترکی پیدا کنند، علیرغم اینکه حزب اول توسط حزب افراطی هندو بهاراتیا جاناتا اداره می شود و دومی در میانه جدی ترین تحولات سیاسی خود در دهه های اخیر بوده است.

تهدید امنیت منطقه که از افغانستان سرچشمه می گیرد، می تواند به مرور زمان وجود داشته باشد و اهمیت همکاری دهلی و اسلام آباد را که از آشفتگی داخلی در هر دو کشور جدا شده است، نشان دهد.

  1. همگرایی و یکپارچگی اقتصادی منطقه‌ای

 اسلام آباد باید از یک سیاست تجارت آزاد واقعی با افغانستان و هند حمایت کند تا وابستگی متقابل اقتصادی بین کشورهای منطقه تحقق یابد. این با تغییر پارادایم اعلام شده پاکستان در تمرکز سیاست خارجی از ژئواستراتژیک به ژئواکونومیک مطابقت دارد.

وابستگی متقابل منطقه‌ای همچنین گروه‌های تروریستی غیردولتی مانند تحریک طالبان پاکستان را خنثی می‌کند و طالبان را وادار می‌کند که به جای مشارکت در فعالیت‌های مخرب و بی‌ثبات‌کننده برای منطقه،  اصلاحات و تمرکز خود را بر بازسازی اقتصادی کشورشان متمرکز کنند.

در سال های اخیر، تجارت متقابل پاکستان با افغانستان به دلیل سیاست های نزدیک بینی اسلام آباد از سه میلیارد دلار به تنها ۵۰۰ میلیون دلار کاهش یافته است. بازرگانان هر دو کشور مشتاق احیای روابط تجاری هستند. افغانستان که پتانسیل صادرات زیادی ندارد، به دلیل قیمت ارزان و کیفیت خوب، به واردات اصلی از پاکستان و سایر محصولات وابسته است. هند، علیرغم رقابت سیاسی خود با پاکستان همیشه خواهان تجارت آزاد با اسلام آباد بوده است، که با اعطای وضعیت محبوب ترین کشور به پاکستان در سال ۱۹۹۶ نشان داد، اگرچه اسلام آباد هرگز به هند گسترش پیدا نکرد. از آنجایی که پاکستان در موقعیت استراتژیک بین افغانستان و هند قرار دارد، می‌تواند از این حسن نیت و فرصت‌های همسایگان خود برای خدمت به عنوان پلی بین دو کشور و فراتر از آن با آسیای مرکزی استفاده کند.

نتیجه

سیاست دیرینه پاکستان در مورد افغانستان نتوانسته به هدف اصلی خود یعنی داشتن یک رژیم طرفدار اسلام آباد در کابل برای مقابله با تهدید هند تحقق یابد.

 این شکست در سیاست، طالبان افغانستان را قادر ساخته و جرأت می‌دهد تا از پاکستان برای برنامه‌های خود این گروه استفاده کند: از طریق حمایت از تحریک طالبان پاکستان تا حذف سایر نیروهای سیاسی افغان. این وضعیت برخلاف منافع مردم پاکستان و افغانستان است.

از این رو پاکستان باید سیاست خود را در قبال افغانستان بازنگری کند و بر تقویت امنیت از طریق اقداماتی مانند حصار مرزی، گفتگو با تحریک طالبان پاکستان بر اساس شرایط آن، رسیدگی به نارضایتی های واقعی مردم پشتون خود، احیای گفتگوی هدفمند با هند، و فشار بر منطقه ای و فرامنطقه ای تمرکز کند. یکپارچگی اقتصادی منطقه ای که می تواند در آن نقش حیاتی داشته باشد.

  منبع: Atlantic Council

افغانستان,پاکستان,تحریک طالبان پاکستان,طالبان,ملایعقوب