there is not post in layout 2
درگیری طالبان با پاکستان/ رژیم نامشروع زمینۀ تجاوز خارجی را فراهم ساخته است
ارتش پاکستان با نقض حریم هوایی و تمامیت ارضی افغانستان،...
خطر حذف نهاد دولت از معادلۀ جنگ
23 June 2021
جمشید یما امیری
در حالیکه نیروهای امنیتی و دفاعی از نظر تعداد و مهارت، ظرفیت مقابله با دشمن را دارند و امکان آوردن اصلاحات در رهبری و نحوۀ سوق و ادارۀ آنها وجود دارد؛ مشخص نیست که چرا چنین شتابان و کوتهاندیشانه، از نیروهای امنیتی و دفاعی به نیروهای شبهنظامی عبور صورت میگیرد!
فرصت بازاندیشی و تصحیح تصامیم اشتباه وجود دارد. بهتر است فرماندهی نیروهای امنیتی و دفاعی در هرمنطقه به عهدۀ چهرههای با تجربه گذاشته شود و اگر نیروهای دفاعی و امنیتی از نظر تعداد کم نیستند، از مسلحسازی عام مردم و ایجاد گروههای مسلح اجتناب صورت گیرد.
مردم حق دارند از جان، مال و منطقۀ شان دفاع بکنند اما واگذاری جنگ از نیروهای دفاعی و امنیتی به نیروهای شبهنظامی، متأسفانه میتواند به معنای پایان نظم شکلگرفته بعد از ۲۰۰۱، شکست یک فصل دیگر دولتداری و دولتسازی و شروع یک فصل منازعۀ خونین دیگر در کشور تلقی شود که تبعات آن برای همه طرفها بسیار تلخ، ویرانگر و بنیانکن خواهد بود.
متأسفانه بعضی تصامیم و تحرکات روزهای اخیر دولتمردان نسبت به وضعیت پیشآمده در راستای هدف استراتیژیک دشمن میباشد. مگر دشمن چیزی غیر از ایجاد بینظمی، ایجاد گسست و هرج و مرج میخواهد؟
بههمان اندازهییکه #طالبان در برابر #نهاد_دولت تهدید و خطر محسوب میشوند، گروههای مسلح غیرمسوول خطری به امنیت ملی، نظم سیاسی و آرامش عمومی هستند. با طالبان مقابله کنیم؛ اما نه بهقیمت فروپاشی «نهاد دولت» و جانگرفتن مافیای موادمخدر، قاچاقبران سلاح و زورمندان بیاصول محلی.
شاید بهترین سناریوی به برخی کشورهای منطقه این باشد که دولت از معادله حذف شود و جنگ میان طالبان و افراد مسلح مربوط به احزاب و جریانهای سیاسی صورت گیرد. در آن صورت، کار دولت عملاً به پایان رسیده است و جنگ دوامدار و بیپایان کلید خورده است.
البته میان حفظ نظام و ساختارها و نهادها و بقای رهبری سیاسی باید تمیز قایل شویم. رهبری سیاسی عامل وضعیت جاری در کشور است. اما بهای اشتباهات و خطاهای آن را نباید مردم افغانستان بپردازند. نهادهای ملی بزرگترین دست آورد مردم افغانستان است. این دست آورد به هر قیمتی باید حراست شود. نهادهای امنیتی و دفاعی یکی از این بخشهاست که ضرورت به پاسداری دارد. افراد مسلح غیرمسوول شاید بتوانند در برابر طالب بیاستند و مانع پیش روی آنها گردند. اما خود میتوانند به تهدید تازه در برابر مردم تبدیل شوند. فرماندهان محلی و مسلح غیرمسوول در ۲۰ سال هرکاری توانستند انجام دادند. با قوت گیری طالبان، میدان باردیگر به این فرماندهان باز شده است. آنان فرصت معامله و به دست آوردن سلاح و پول از منابع خارجی و داخلی را به دست آوردهاند. برای آنان تداوم خشونت و بحران، بهترین سناریو است. جنگ آنان در برابر میهنپرستانه و به خاطر مبارزه با تروریزم و دفاع از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی افغانستان نیست. آنان سودای شخصی و خانوادگی دارند و فراتر از جیب شان نمیاندیشند.
تجربۀ حذف نهاد دولت از معادلۀ سیاسی و اجتماعی و نظامی بسیار دردناک و تلخ است. پیش از این، این تجربه در کشورهای یمن، لیبیا و بخشهایی از سوریه مشاهده گردید. پیامد این تجربه جنگ همه علیه همه است و میتواند به نسل کشی و قتل عام بیانجامد. مردم افغانستان نباید اجازه بدهند تجربۀ کشورهای خاورمیانه شکست خوردۀ خاورمیانه در افغانستان تکرار شود. کشورهای منطقه ما نیز نباید این سناریوی ویرانگر را در افغانستان دنبال کنند. تهی شدن افغانستان از دولت کشورهای منطقه را به شدت آسیب خواهد رسانید. یک دولت بد و ناکام به مراتب بهتر از نداشتن دولت است.