there is not post in layout 2
وزیر خارجه سابق افغانستان: با ایران همسو و همراهیم
رنگین دادفر سپنتا وزیر خارجه سابق افغانستان از حمله ایران...
امام اعظم و ارایۀ قرائت معتدل از اسلام
23 December 2020
عزیزالله آریافر، نویسنده و پژوهشگر
مذهب امام اعظم؛ مذهب اعتدال، اصولگرایی، تعقل و آزادگیست. و مکتب کلامی آن (مکتب امام منصور ماتریدی سمرقندی) در قیاس با دیگر فرقههای کلامی از منطقی چون کوه برخوردار است.
قرائت کلامی و فقهی حضرت نعمان در نقطهی تعادل برای شناخت خدا و جهان و در خط میانه برای تشخیص اصول دین و درک مصالح دنیا و آخرت قرار دارد.
روش اعتدالی و دیدگاه متسامح و روادارانهی مذهب حنفی باعث آن شد که دستگاه فکری و اعتقادی و بخش عظیمی از سامانهی قضایی و اداری امپراتوریهای بزرگی همچون؛ سامانی، غزنوی، سلجوقی، مغلی، عثمانی و درانی در اختیار علما و اکابر این مذهب قرار داشته باشد.
با فروپاشی این امپراتوریها، هرچند قدرت فقهی و معنوی مذهب حنفی باقی ماند، اما با پیشروی روسیه به آسیای میانه، تسلط انگلیس بر هند و فروپاشی خلافت عثمانی؛ مراکز علمی و آموزشی این مذهب و به همینگونه پایگاههای سیاسی و حقوقی آن در بخارا، هند و آسیای صغیر به شدت تضعیف شد.
در این خلا، قدرتهای استعماری به بازتولید و تقویت فرقههای ظاهرگرایان، سلفیان افراطی، خوارجگونهها و گروههای تکفیری اقدام کردند. چون گروهای جهادی- تکفیری اسباب اعتقادی لازم را برای سیاستهای سلطهجویانه، کشتار مسلمانان و نابودسازی سرزمینهای اسلامی در اختیار دارند؛ ابزار مناسبی برای تداوم استعمار غیر مستقیم و تسلط نیابتی بر جهان اسلام.
چون حنفیت و ماتریدیه هیچ اهل کلمهیی را تکفیر نمیکند و از افراط و تفریط اعتقادی و کلامی مبرا اند، درست در نقطهی مقابل سیاستها و راهبردهای سلطهجویانهی قدرتها در جهان معاصر قرار میگیرند.
برای همین است که مذهب امام اعظم، گذشته از مخاصمتهای فرق افراطی در دورههای اولیه با آن، در یک قرن اخیر و به خصوص در پنج دههی گذشته مورد تهدیدهای بزرگ، قرار گرفته است. تقویت افراطیان تکفیری در میدانهای جنگ و ترویج دیدگاههای افراطی در جوامع اسلامی به خصوص در مراکز علمی و دانشگاهی، بخشی از این راهبرد است.
راه حل:
نجات از این بلیهی بزرگ به راهبردی سهحوزهیی نیاز دارد:
۱. راهبرد دولتها: در دولتهایی که مذهب رسمی آن مذهب حنفی است، باید راهبرد مشخصی را برای بازگشت نفوذ جنبههای اعتدالی و انسانمحورانهی این مذهب در بسترهای، فرهنگی، آموزشی، دانشگاهی و امنیتی- دفاعی تدوین و اجرا نمایند.
بخشی از اعتقادات این مذهب در زمینهی مخالفت با افراطیگری و تکفیر، کشتن انسانها به خاطر باورهایشان و حذف دیگر اندیشان، باید در متن قانون مدنی و جزای کشورها، گنجانیده شود.
مراکز پژوهشی قابل اعتبار در زمینهی بازشناسی مبانی کلامی و فقهی مذهب حنفی در کشورهای مربوط ایجاد شود.
دولتهای هند، آسیای میانه، افغانستان، ترکیه، مصر، عراق، سوریه و سایر کشورهای معتقد و متکی به مذاهب اعتدالی، باید جبههی واحدی را از رهگذر شکلدهی نهادها و سیاستهای مشترک در برابر افراطیت ایجاد نمایند.
دانشگاههای خاص دارای نصاب مشترک مضامین دینی و عصری باید برای آموزش و تحصیل امامان مساجد و متولیان عبادتگاهها، ایجاد شود. فقط فارغان همین دانشگاهها که با آموزههای دینی اصیل و علوم مورد نیاز عصری مجهز اند، حق امامت داشته باشند.
امامت در مساجد باید به امری تخصصی و مسؤلانه مبدل شود.
احزاب و گروههای تندرو باید غیر قانونی اعلام شوند.
دولتها باید امنیت نهادها، امامان و متولیان مذهبهای میانهرو از جمله مذهب حنفی را تأمین نمایند.
۲. در حوزهی خانواده و آموزشهای سنتی؛ بر اساس راهبرد در این بخشها، نباید هیچ فضایی برای تندروی در خانواده و مراکز آموزش سنتی وجود داشته باشد. اطفال و طلبه، در خانوادهها و مراکز آموزشی باید با فرهنگ انسانیت، راستی، مهربانی و تکثرگرایی، آشنا شوند.
۳. در حوزهی دانشگاه و رسانه؛ دانشگاه باید مظهر تساهل، تسامح و رواداری باشد. بستر بیطرفی که در آن علم به شکوفایی رسد. و با شکلدهی اقتصاد دانشبنیاد، زمینهی عبور به دنیای پیشرفته را فراهم نماید.
اما برای مبارزه با افکار افراطی رو به گسترش در این نهادها، لازم است تا مضمونی معرف دیدگاههای اعتدالی و کلامی سازگار با دنیای امروز در نصاب آنها گنجانیده شود.
رسانهها باید آیینهی مسالمت، همزیستی و بهزیستی باشند. برنامههای اطلاعاتی، سرگرمکننده و آموزشی در این نهادها باید، همچون پادزهری در برابر تندروی، مرگآفرینی و خشونت عمل نمایند.
چسپیدن به مذهب و حقیقتپنداری باورهای میراثی در دنیای پسامدرن و باورمند به تکثر راههای رسیدن به حقیقت، چندان منطقی به نظر نمیرسد. باید از پدیدههای تاریخمند و برخاسته از جغرافیای فکری و فرهنگی خاص، عبور کرد تا جستجوی حقیقت به بازی زیبای لحظههای ناب هر انسانی مبدل شود. هر انسان کاشف و پیامبر حقیقتهای ناشناختهی خود و دنیای پیرامون خود باشد.
اما این امر اگر ممکن هم باشد، ما را نجات نمیدهد؛ چون افکاری که گروههای دهشتگر بر اساس آن مجوز کشتن مردمان این سرزمینها را به دست میآورند، در کتابهای کهنه و رویکردهای تکفیری برخی از نحلههای کلامی قدیم و جدید قرار دارد.
برای زدایش افکار تندروانه و شکست لشکر مسلح کلام تکفیری و گروههای دهشتافکن، باید مذهب میانهروانه و کلام متقن و اعتدالی امام اعظم، به میدان آید.
دولتهای مربوط برای پیشگیری از سقوط و یا تضعیف بیشتر، توسط گروههای تکفیری و تندرو وابسته به استخبارات جهانی راهی جز این ندارند.
باید بسترهای فکری و منابع انسانی این گروهها برای سربازگیری و ویرانگری، بسته شود.
و راه آن توسل به افکار امام اعظم و ماتریدیه و پیشتیبانی دولتها از این افکار است. چون اگر با منطق مکتبهای غربی و طرح حقوق بشر عرفی به جنگ این پدیده بروی به گونهی مضاعفی تکفیر میشوی.
اگر راهبردها و برنامههای مؤثری تدوین شود، بیگمان اعتدال بر تندروی پیروز خواهد شد.