شنبه, ۱ ثور ۱۴۰۳

در راستای همگرایی منطقه‌ای

01

جُغدِ بدیمنِ سیاسی

28 December 2018

حمزه واعظی

درنیم قرن اخیر، تاریخ سیاسی افغانستان شاهد فراز و فرود رهبران سیاسی و حزبی پرشماری بوده است که هرکدام نقش های پَست و بلندی در بحران ها و بدیمنی های سرنوشت مردم این کشور ایفا کرده اند.

 هرکدام از این رهبران اما دوره های ایدئولوژیک و چرخش های استراتژیک و رفتاری متغییری را در حوزه ی عمل و تعامل سیاسی و در کارنامه ی رهبری و مدیریت خویش تجربه نموده اند. برخی شان دچار جنایت های ضدبشری و دگم های فکری بوده اند. برخی دیگر در مراحلی از زندگی خود دچار انعطاف ها و دگردیسی های فکری و رفتاری و ایدئولوژیک شده اند. در این میان اما، تنها عنصر سیاسی زنده و تنها رهبر حزبی برحالی که نقش یکسان و سیرت و بصیرت ثابت در حیات فکری ـ سیاسی و در کارگاه ایدئولوژیک ـ پنداری خود داشته، “گلبدین حکمتیار” بوده است. حکمتیار به تمام معنا یک فسیل ایدئولوژیک و یک عنصر سیاسی جامد اندیش و سیه کیش است.

از همان ابتدا ضد زن بود. ضد اقلیت های مذهبی و دینی بود. ضد تکثر قومی وزبانی بود. ضد دمکراسی و پلورالیزم فکری ـ سیاسی بود. ضد آزادی بیان و ضد خبرنگار آزاد بود. ضد شیعه و ضد چپ بود. ضد سنی معتدل و حنفیت کیش بود. ضد آزادی های فردی و فرهنگ متکثر بود و تا هنوزهم پس از سالها کوه نشینی و یاغیگیری و آدم کشی، برهمین منهاج و صراط تاریک خویش ره می پیماید.

 با آن که اکنون زیرچتر امریکا ودر حمایت دولت کابل زندگی می کند هنوزهم اما در عمق اندیشه و عقیده ی سیاسی ـ ایدئولوژیک خویش، مروج انتحار و نفرت مذهبی ـ قومی  است. هنوزهم دشمن مطبوعات آزاد و دشمن برابری انسانی و کرامت زن است. هنوزهم حامل بد زبانی وبد دینی و کژ اندیشی مذهبی و قساوت سیاسی و بلاهت فکری است. او براستی که مصداق بارز و کامل یک جغد بدیُمن سیاسی در تاریخ سیاست معاصر افغانستان است که نه مرگ ایدلوژیک دارد و نه افول سیاسی.

افغانستان,سیاست