there is not post in layout 2
وزیر خارجه سابق افغانستان: با ایران همسو و همراهیم
14 Apr 2024
رنگین دادفر سپنتا وزیر خارجه سابق افغانستان از حمله ایران...
مناقشات هرات و مرز ناپیدای سپهر عمومی و حریم خصوصی
15 January 2020
محمد محق
از موضوعاتی که در مناقشات هرات پیرامون امر به معروف و نهی از منکر کمتر مورد توجه قرار گرفته و کمتر در بارهاش روشنگری شده است تفکیک دو قلمرو اساسی در زندگی شهروندان است، یکی سپهر عمومی و دیگری حریم خصوصی.
در حوزه خصوصی، هر انسان به هر سبکی که تمایل دارد میتواند زندگی کند، و هیچکس هم حق دخالت در آن حریم را ندارد. احترام به حریم خصوصی دیگران، چه از نظر ما خوب رفتار کنند یا بد، یک ضرورت گریزناپذیر است، هم از نظر شرعی و اخلاقی و هم از نظر عقلی و منطقی.
اما حوزه عمومی متعلق به همه شهروندان است و سهم همه در آن مساوی است، چه عالم و چه جاهل، چه ملا و چه دانشگاهی، چه شیعه و چه سنی، چه مسلمان و چه نا مسلمان، چه دیندار و چه ملحد، و چه پارسا و چه ناپارسا.
در حوزه عمومی نه کسی بر کسی برتر است و نه از کسی فروتر، و هیچ یک از اوصاف پیشین تاثیری بر این واقعیت نمیگذارد و خواست اکثریت و اقلیت هم ملاک نیست، بلکه حق مساوی شهروندی میان همه ساکنان یک سرزمین مطرح است.
اگر کسی یا گروهی بخواهد میل و سلیقه خود را زیر عنوان دین یا فرهنگ یا ایدئولوژی یا هر چیز دیگری بر دیگران تحمیل کند، دیگران هم ناچار خواهند شد که دست به عمل متقابل بزنند، و از این طریق نزاع و کشمکش شروع خواهد شد و سرانجام به گروهبندیهای خونین و ویرانگر خواهد رسید.
از این رو باید سپهر عمومی را با توافق جمعی سر و سامان داد، که اصطلاحا به آن قرارداد اجتماعی گفته میشود، قراردادی که کلیاتی حد اقلی را مبنای توافق همگانی میسازد.
آنچه در اثر قرارداد اجتماعی رسمیت مییابد به آن قانون گفته میشود، و حاکمیت قانون تنها راه جلوگیری از اغتشاش و هرج و مرج و درگیریهای ویرانگر است.
نهادینه شدن این موضوع در بسیاری از کشورها به نزاعهای بزرگ و طولانی مدت پایان بخشیده و در اثر آن امروزه ملتهای فراوانی با صلح و مسالمت با هم زندگی میکنند، و حقوق هیچ فرد یا گروهی پایمال نمیشود.
در چنین جوامعی نه دینداران مزاحم بیدینان میشوند و نه بیدینان مزاحم دینداران، و هر کدام در حوزه خصوصی زندگی خود مطابق با ارزشهای خود زندگی میکند.
اگر کسی این مرز را میشکند و در قلمرو عمومی که قلمرو قانون است، دست به رفتارهای غیر قانونی یا فراقانونی میزند باید از طریق قانون او را بر سر جایش نشاند و بر اساس قانون با او برخورد قاطع نشان داد تا جلو هرج و مرج گرفته شود، به هر قیمتی که تمام شود.
در اروپای قرون وسطی وقتی کشیشان مزه شیرین قدرت را چشیدند زندگی را بر شهروندان تلخ کردند و این به درگیریهای سخت و زیانباری انجامید تا اینکه انقلابهایی بر ضد کلیسا و پادشاهان مستبد همدستش شکل گرفت و این شعار رایج شد که آخرین پادشاه را با رودههای آخرین کشیش به دار بیاویزید.
مشهورترین حادثه اعدام چارلز اول پادشاه انگلستان بود که در سال ۱۶۴۹ اتفاق افتاد و بعد از آن جامعه آرام شد.
امروزه ما هم نیاز به حاکمیت قانون و حمایت قاطع از حقوق شهروندان و برخورد قاطع با قانونستیزان داریم. اما پیش از اقدام قهری، بهتر است به این افراد کورس سوادآموزی گذاشته شود، تا این مفاهیم ابتدایی و ساده را بفهمند.
مبنای سواد حقیقی خط خواندن نیست، بلکه طبق استندردهای جهانی، سواد عاطفی، سواد ارتباطی، سواد مالی، سواد رسانهای، سواد تربیتی و سواد تکنولوژیک با یکدیگر سبب میشود که کسی از مرز بیسوادی عبور کند.
کسی که سواد اولیه را حاصل نکرده است اگر در سپهر عمومی تصمیمگیرنده شود مصیبت خواهد آفرید و کشتی جامعه را غرق آشوب و نزاع خواهد کرد.
در آن صورت وقتی مردم ببینند که کسانی از تاریخ درس نگرفتهاند مجبور خواهند شد که آخرین قانونشکن را با رودههای آخرین بیسواد هرج و مرجآفرین به دار آویزند.