شنبه, ۱ ثور ۱۴۰۳

در راستای همگرایی منطقه‌ای

9999

طرح خروج نظامیان آمریکایی از نظر سیاسی، خطرناک است

25 December 2018

والتر راسل مید

وال استریت ژورنال

«طرح خروج نظامیان [آمریکایی از سوریه و افغانستان] از نظر سیاسی، خطرناک است و پایگاه آرای جمهوری‌خواه تندروتر از انزواطلبان است. شگفت‌انگیزترین چیز درباره تصمیم رئیس‌جمهور ترامپ برای کنار زدن نظرات مشاورانش و خارج کردن نیروهای آمریکایی از سوریه و افغانستان، این نبوده که این تصمیم ناگهانی و فی‌البداهه بوده است، چرا که تغییرات ناگهانی بخشی از روش ترامپ هستند و برکنار کردن مقام‌های ارشد دولتی هم یکی از مورد علاقه‌ترین ابزارهای مدیریت او است. موضوع شگفت‌انگیز آن است که آقای ترامپ برای اولین بار تصمیمی در حوزه سیاست خارجی گرفته که سبب چند دستگی بین ائتلافی شده که او را به کاخ سفید رسانده است و این موضوع کنترل او بر حزب جمهوری‌خواه را به خطر می‌اندازد. آقای ترامپ مرتبا مخالفان سیاسی خودش را به چالش کشانده و آنها را عصبانی کرده است، اما تصمیم او درباره سوریه متحدانش را از او بیگانه می‌کند، متحدانی که او نمی‌تواند آنها را از دست بدهد». بزرگ‌ترین سرمایه سیاسی ترامپ این حس بوده که او پیگیر اولویت‌های توده و پایگاه مردمیِ کسانی است که به وی رأی دادند. توانایی رئیس‌جمهور آمریکا برای متحد کردن حامیانش سبب شده که بتواند حزب جمهوری‌خواه و کاخ سفید را تحت کنترل نگه دارد، اما او اگر روابطش را با پایگاه اجتماعی خودش از دست بدهد، «به سرعت در واشنگتن منزوی خواهد شد». ترامپ به عنوان نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ نشان داد که در حوزه سیاست خارجی چیزی که رقبایش در هر دو حزب نتوانستند بفهمند، را متوجه شده بود و آن اینکه، دیگر اجماع پس از جنگ سرد، مورد حمایت مردم آمریکا قرار ندارد. اکثریت بزرگی از مردم آمریکا در جریان جنگ سرد، از سیاست‌های برخاسته از نظم بین‌المللی لیبرال بعد از جنگ جهانی دوم حمایت می‌کردند، اما بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بین دو دسته شکاف ایجاد شد. دسته اول، کسانی که پایان جنگ سرد را فرصتی برای گسترش فعالیت‌های جهانی آمریکا می‌دانستند و دسته دیگر اعتقاد داشتند که فروپاشی شوروی فرصتی برای کاهش تعهدات جهانی آمریکا ایجاد کرده است. نخبگان حوزه سیاست خارجی در هر دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات از اهداف جاه‌طلبانه به منظور گسترش فعالیت‌های جهانی آمریکا حمایت کردند و به طرزی فزاینده‌ با درخواست‌های مردمی برای عقب‌نشینی از اهداف جهانی بیگانه شدند. «به مدت ۲۵ سال بعد از فروپاشی اتحاد شوروی، اجماع حاکم بر سیاست خارجی آمریکا روی ایجاد یک نظم جهانی آمریکایی‌محور شکل گرفت و صداهای مخالف کنار گذاشته شدند، اما در سال ۲۰۱۶ این موضوع دیگر ممکن نبود. در حزب جمهوری‌خواه، پیام مخالفت ترامپ با دستگاه حاکم سبب پیروزی او شد و در حزب دموکرات هم کارزار انتخاباتی سناتور برنی سندرز از مخالفت با سیاست‌های دستگاه حاکم در مسائل امنیتی و تجاری منتفع شد». راسل مید در ادامه به مخالفت محافظه‌کاران با مواضع دستگاه حاکم بر سیاست خارجی و دفاعی آمریکا از بعد از جنگ می‌پردازد و رویکرد آنها را به دو دسته تقسیم می‌کند: «جفرسونیسم»(سومین رییس جمهور آمریکا) و «جکسونیسم»( هفتمین رییس جمهور آمریکا). «یک گروه از منتقدان، سنت جفرسونیسم برای حفظ آزادی‌ها در داخل را با کاستن از مداخله آمریکا در خارج از این کشور دنبال می‌کند. شخصیت‌هایی از قبیل سناتور رند پال و پدرش ران پال عضو پیشین کنگره آمریکا نماینده این بخش از ائتلاف پوپولیستی هستند. جفرسونیست‌ها درباره نهادهای بین‌المللی، ائتلاف‌ها و همچنین مداخلات آمریکا برای حفاظت از حقوق بشر در خارج کشور سوءظن دارند. آنها مخالف بودجه‌های هنگفت دفاعی و استقرار نظامیان در خارج از کشور هستند و از نظر آنها دلیلی برای اتخاذ یک سیاست خارجی ضدروسیه توسط آمریکا وجود ندارد. به اعتقاد بسیاری از جفرسونیست‌ها، اسرائیل به دنبال کشاندن پای آمریکا به جنگ‌های خاورمیانه است، جنگ‌هایی که به اعتقاد آنها واشنگتن بهتر است از آنها اجتناب کند. بعد از اعلام تصمیم رئیس‌جمهور ترامپ درباره سوریه، سناتور پال به سرعت حمایت خود را از این تصمیم اعلام کرد». مکتب جکسونیسم با جفرسونیسم در زمینه سوءظن به چندجانبه‌گرایی و مداخلات خارجی اشتراک نظر دارد، اما در زمینه قوای نظامی و حفظ وجهه آمریکا در میان متحدانش با آن اختلاف دارند. «جکسونیست‌ها درباره چین، روسیه و ایران تندرو هستند و حامی روابطی مستحکم با اسرائیل هستند. این تمایل را می‌توان در شخصیت‌هایی از قبیل سناتور تام کاتن سراغ گرفت، کسی که به عنوان سرباز آمریکایی در افغانستان و عراق خدمت کرد. او از تصمیم آقای ترامپ درباره سوریه انتقاد کرده است». بقای ریاست جمهوری ترامپ به ادامه حمایت جکسونیست‌ها و جفرسونیست‌ها از دولت او بستگی دارد. «تا قبل از تصمیم او درباره سوریه، ترامپ توانسته بود تنش بین این دو جبهه حامیانش را به گونه موثری مدیریت کند». هر دو طیف‌ جمهوری‌خواه از تصمیم‌های ترامپ در زمینه خروج از توافق آب‌ و هوایی پاریس و همچنین اقدامات یکجانبه او در عرصه سیاست خارجی حمایت کردند. «این توازن شاید به زودی از بین برود. تصمیمات آقای ترامپ درباره سوریه و افغانستان خطر ایجاد تنش بین رئیس‌جمهور و حامیان جکسونیست او را ایجاد کرده است و راهی را برای برخی از اعضای حزب جمهوری‌خواه فراهم کرده که بدون از دست دادن حمایت حامیانشان، از رئیس‌جمهور جدا شوند. برای جکسونیست‌ها، خیانت کردن به کُردها، سود جستن ایران از خروج آمریکا، تعدیل مواضع و روی آوردن به ترکیه اسلام‌گرا و ضداسرائیلی و ابراز خرسندی کرملین چیزهایی نیستند که به راحتی بشود با آنها کنار آمد». جکسونیسم در بین جنبش توده‌ای جمهوری‌خواهان، «قوی‌تر» و از نظر سیاسی «مهم‌تر» از جفرسونیسم است، چرا که جبهه مردمی و پایگاه آرای این حزب بیشتر از آنکه انزواگرا باشد، تندرو است. «جهان امروز با توجه به تروریسم جهادگرا، تجدیدنظرطلبی روسیه و چین، پر از تهدیداتی است که سبب هشدار به پوپولیست‌های جکسونیست و سوق دادن آنها به حمایت از یک ارتش قوی و سیاست خارجی رو به جلو می‌شود». «نومحافظه‌کاران برای اتحاد تندروها در عرصه سیاست خارجی جهت تقابل با دونالد ترامپ تلاش کردند و ناکام شدند. در صورتی که جکسونیست‌ها علیه او شوند، احتمالا تهدیدی بسیار سخت‌تر علیه او خواهند بود».

افغانستان,امریکا,خروج,خطرناک,سیاسی,طرح,نظامیان