پنج شنبه, ۶ ثور ۱۴۰۳

در راستای همگرایی منطقه‌ای

D095CCEF-EC8E-4C84-8955-31770087A159_w1200_r1_s

مخالفان مردم‌سالاری سرانجام طرد می‌شوند

08 October 2019

نویسنده: ف. حمید

در عصر حاضر هیچ نظامی به جز دموکراسی نمی‌تواند حضور و اراده‌ی مردم را در حکومت‌داری تمثیل کند و حقوق اساسی و مدنی شهروندان را به رسمیت بشناسد. در گذشته نظام‌های مختلفی در کشور تجربه شده است؛ از شاهی مطلقه و مشروطه تا نظام ریاستی و صدارتی، اما هیچ‌ زمانی و عصری به اندازه‌ی دو دهه اخیر سهم مردم به صورت واقعی در بدنه‌ی نظام محسوس نبوده است، البته طبیعی است که در جامعه چندپارچه مثل افغانستان ممکن نیست لباسی دوخت که مناسب تمام طرف‌ها بوده و همه را در بر گیرد، اما همینکه برخلاف نظام‌های گذشته طیف‌های مختلف مردم توسط دولت انکار و یا سرکوب نمی‌شوند، جایگاه بایسته دموکراسی را تعریف می‌کند.

مهمترین مزیت دموکراسی این است که برای مشروعیت بخشیدن به حکومت همیشه بر آرا و دیدگاه مردم مراجعه می‌شود و پروسه‌ی انتخابات، برگزاری همه‌پرسی و سهم احزاب و نهادهای مدنی تعیین کننده‌ی زعیم و رهبر یک کشور است.

در افغانستان نظام دموکراسی نوپاست، در هرکشوری که برای پیاده‌ سازی نسخه‌ای اقدام شده، حتماً در ابتدا با نواقصی همراه بوده و مخالفت‌هایی جدی به دنبال داشته است. در افغانستان به رغم وجود دیدگاه‌های مخالف، نسخه‌ی دموکراسی اما پیاده شد و گروه‌های مخالف توسط مردم به حاشیه رفتند. شبه نظامیان طالب و داعش و گروهک‌های تروریستی دیگر نمونه‌هایی از همین گروه‌های مخالف نظام مردم‌سالاری است که توسط مردم و با تاوان سنگین به حاشیه رانده شده‌اند. مردم افغانستان به رغم تمامی ناهنجاری‌های سیاسی و اجتماعی به این درک رسیده‌اند که مخالفت با دموکراسی، مخالفت با مردم‌سالاری است، مخالفت به حق انتخاب و حق اعتراض شهروند است و در عصر علم و تکنالوژی چنین نگرشی پذیرفتنی نیست.

پس از آنکه تلاش‌های گروهک‌های شبه نظامی در مخالفت با مردم سالاری به نتیجه نرسید، یک گروه دیگر به تقلب و تخلف در انتخابات متوسل شد و خواست از این راه به قدرت برسد. برگزاری اولین انتخابات ریاست جمهوری به رغم اینکه نسخه‌ی نظام دموکراسی و پروسه‌ی انتخابات برای مردم ناآشنا بود، اما کاملا به دور از انتظار با علاقه و اشتیاق بی‌پیشینه‌ی مردم همراه بود، زن و مردم، جوان و کهن‌سال همه با توقع زیاد به پای صندوق‌های رأی رفتند و از حیث اینکه دموکراسی برای آنها حق انتخاب داده بود، خوشحال بودند. آن دوره‌ی پروسه‌ی انتخابات هرچند اولین تجربه بود، اما تجربه عالی و استثنایی به شمار میرفت و امیدواری‌های فروانی برای مردم به میان آورده بود.

انتخابات دوم اما به رغم مصارف هنگفت، جنجالی شد و تیم حاکم دست به تقلب در انتخابات زد. این بدترین اتفاق ممکن بود که بنیاد آن توسط آقای کرزی، رییس جمهور پیشین کشور گذاشته شد و فرهنگ تقلب را به گروه‌ها و افراد یاد داد، چنانکه انتخابات پارلمانی پس از دور دوم انتخابات نیز با موجی از اعتراض‌ها و سروصداها مبنی بر تقلب همراه بود.

دور سوم انتخابات ریاست جمهوری اما بدترین ضربه بر پیکر انتخابات ودموکراسی وارد شد، تقلبات میلیونی که توسط تیم تحول و تداوم به رهبری اشرف‌غنی در دور دوم انتخابات صورت گرفت، بدترین ضربه به اعتبار و جایگاه انتخابات در کشور وارد کرد و نظام مردم سالاری که به تازگی داشت امیدواری و دلگری برای مردم به ارمغان میاورد، توسط تیم آقای غنی مچاله شده و به زباله‌‍دانی پرت شد. اشرف‌غنی برای رسیدن به قدرت اهمیتی به رأی و اراده‌ی مردم نداد و به انگشت‌هایی که توسط مخالفان مسلح دولت بریده شد وقعی نگذاشت و با کمال بی‌پروایی پروسه‌ی انتخابات را به تمسخر گرفت.

در آن زمان تصور بر این بود که مردم دیگر به پروسه‌ی انتخابات باور ندارند و گلیم دموکراسی برای همیشه از کشور برچیده شده است، اما در انتخابات پارلمانی سال گذشته مردم بار دیگر وارد صحنه شدند و رأی دادند. دلیل این است که مردم میدانند هیچ نسخه‌ی جز دموکراسی نمی‌تواند تضمین کننده‌ی سهم آنان در بدنه‌ی حکومت باشد. اما بازهم اشرف غنی به عنوان رییس دولت به انتخابات و آرای مردم ارزش قایل نشد و نتایج انتخابات پارلمانی را دست‌کاری کرد.

تا اینکه سخن به انتخابات ریاست جمهوری امسال کشیده و پایین‌ترین میزان مشارکت در کشور به نمایش گذاشته شد. میزان مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری ۹۸ نشان‌دهنده‌ی‌ بی باوری مردم نسبت به شفافیت این پروسه بود و در بدنامی این پروسه مردمی و دموکراتیک و تمسخر اراده ملت آقای غنی متهم و مقصر صددرصد شناخته می‌شود.

آقای غنی تصورش این است که آنچه انجام میدهد به دور از انظار عموم میماند و کسی از کارهای پشت پرده‌ی وی آگاه نمی‌شود ]که زهی خیال باطل[ ممکن است افراد دور و بر آقای غنی تصور نادرستی از وضعیت کشور و مردم به وی ارائه کند، اما مردم امروز بیشتر از هرزمان دیگری آگاه است و زمان جعل و تحمیل زور و سرکوب گذشته است.

تصاویر و اسناد نشان میدهد که در انتخابات ریاست جمهوری همراهان آقای غنی به تقلب‌های عجیبی دست زده‌اند، در برخی ولایات حتی بیشتر از رقم ثبت‌ نام کنندگان، اما جالب است که نتایج اولیه انتخابات نشان میدهد که حتی با وجود اشتراک پایین مردم در انتخابات و تخلفات بسیار، آقای غنی در این انتخابات شکست خورده است.

این کار مردم یک پیام دارد و آن اینکه هرکس بخواهد با آرا و اراده‌ی مردم بازی کند، مورد پذیرش مردم نیست و از سیاست و حتی جامعه ترد می‌‍شود. تاریخ سیاسی افغانستان پر از حوادثی است که حاکمان خودکامه و مستبد توسط مردم محو نابود شدند. همینطور مردم در مقابل گروه طالبان هرروز قربانی میدهند اما جازه‌ی حاکمیت امارت اسلامی را در کشور نمی‌دهند. آقای غنی باید درس بگیرد، او باید بداند کسانی که بخواهند از راه جعل، تزویر و یا زور حاکمیت را به دست بگیرد، موفق نیست و شکست می‌خورد.

گفته‌هایی وجود دارد که اشرف غنی به هرقیمتی خود را برنده‌ی انتخابات اعلام کند و بخواهد بار دیگر توسط تقلب در رأس حکومت قرار گیرد، بهتر است آقای غنی چنین گمانی را از سر دور کند، بهتر است آقای غنی فرهنگ پذیرش را در وجودش زنده کند و یاد بگیرد که پروسه‌های دموکراتیک مبتنی و متکی بر آرای مردم است و در صورتی که کسی بخواهد از راه غیر مشروع بر اریکه قدرت تکیه بزند، سرانجام خوب ندارد. رییس حکومت وحدت ملی در پنج سال گذشته نه تنها که کار موثری نداشت، بلکه انتخابات را بیشتر از پیش بدنام کرد و فاصله‌ی مردم و دولت را به حداکثر رسانید، بهترین و مناسب‌ترین کاری که وی میتواند در طول عمر خویش انجام دهد این است که شکست آبرومندانه را بپذیرد و کنار برود، در غیر آن توسل به هرنوع جعل، تقلب، زور کشور را به سمتی میبرد که در آن تر و خشک به شمول آقای غنی و دار و دسته‌اش خواهد سوخت و پشمانی سودی نخواهد داشت.

دیموکراسی,دیموکراسی در افغانستان,کشورنیوز,مردم سالاری,مردم سالاری درافغانستان