there is not post in layout 2
وزیر خارجه سابق افغانستان: با ایران همسو و همراهیم
رنگین دادفر سپنتا وزیر خارجه سابق افغانستان از حمله ایران...
احزاب فراگیر سیاسی؛ گمشدۀ افغانستان
22 December 2018
کنشکا محجوب
افغانستان به شدت از نداشتن احزاب نیرومند، فراگیر و باقوت سیاسی رنج مىبرد. فقط با تغییر قانون اساسى {اصلاح ساختار نظام از سیستم #ریاستی به #پارلمانی}، اصلاح نظام انتخاباتى، رفع محدودیتهای قانونی و ایجاد محیط سالم سیاسی است که میتوان شاهد حضور احزاب فعال و مقتدر در افغانستان بود
حزبسازی در افغانستان به صورت جدی در دهۀ ۴۰ خورشیدی آغاز شد. حزب دموکراتیک خلق نخستین سازمان سیاسی بود که در سال۱۳۵۷ از طریق کودتای نظامی به قدرت رسید و پس از سقوط حکومت داکتر نجیبالله در سال ۱۳۷۱ با وجود چالشهای زیاد احزاب و گروههای جهادی قدرت را در افغانستان در دست داشتتند. از سال ۱۳۸۰، با واگذاری قدرت به حامد کرزی و نفوذ تکنوکراتهاى برگشته از غرب به بدنۀ دولت افغانستان، به نظر میرسید که حزبگرایی و حزبسازی در این کشور رونق بگیرد، اما به دلایل مختلف به ویژه روحیه حزبستیزانه حامد کرزی، چنین کاری صورت نگرفت و امیدها در این خصوص به یأس مبدل شد.
اگر چه در ۱۳ سال حکومت حامد کرزی، افغانستان یک شکل کاریکاتورى از احزاب را تجربه کرد اما تا اکنون شاهد حضور احزاب قوی و تأثیرگذار بر فرایندهای سیاسی و اجتماعی کشور نبودهایم.
تاریخ نیم قرنِ اخیر احزاب سیاسی افغانستان، بیانگر داستان ناکامی تشکلات سیاسی در راستای تبدیلشدن به سازمانهای ملی برای کسب قدرت مشروع و ماندن در صحنه سیاسی است. بخشی از دلایل ناکامی و ناکارآمدی احزاب سیاسى ریشه در محدودیتهای قانونی و محیط سیاسی دارد و بخش دیگرى از این ناکامىها، معلول کارکردها و ضعف سازمانی خود آنها بوده است. بدبینیها و گسترش دیدگاه منفی در مورد احزاب در سیزده سال اخیر تا حد زیادی دستآوردهای احزاب را تحت تأثیر قرار داد تا جاییکه حامد کرزى، رئیس جمهور پیشین کشور ، بدون در نظر داشت شرایط و فضاى باز سیاسى، در جمع دانشجویان دانشگاه کابل به این بهانه که احزاب سیاسى در افغانستان گذشتۀ خوب ندارد، تمامى احزاب سیاسى را از فعالیت در داخل دانشگاهها برحذر داشت، در حالیکه همه میدانند که دانشگاهها مبدأ ایجاد جامعۀ مدنی و توسعۀ سیاسى است.
حدود ۲۵۰۰ سال پیش، پریکلس شخصیت معروف یونان باستان، میگفت: «بهترین شهروند کسی است که به حیات سیاسی علاقمند است و آنهایی که به حیات سیاسی، علاقمند نیستند، شهروندان بیکفایت هستند.»
اما برداشت نادرست و ناقص از احزاب، ریشه در بیسوادی گسترده و عدم رشد جامعه سیاسی و قدرتمندی ذهنیتهای قبیلهیی و پیشامدرن در افغانستان دارد؛ در حالی که فلسفه وجودی احزاب، مبارزه منظم و سازمان یافته برای رسیدن به قدرت مشروع است.
افغانستان در سیزده سال پسین با وجود دستاوردهایی که در زمینههاى آزادى بیان و نهادینهشدن روشها و کنشهای مدنی داشت، در زمینه رشد احزاب سیاسى پیشرفت چندانی نداشت.
یکی از موانع مهم فراروی رشد احزاب سیاسى، ساختار نظام انتخاباتى افغانستان است. ساختار نظام انتخاباتی افغانستان مبتنی بر «رای واحد غیرقابل انتقال»، اسباب حفظ روابط سنتی میان رای دهندهگان و نامزدها و انتقال آن به درون پارلمان را فراهم کرد. این امر ضعف پارلمان و امکان حفظ وفاداری سنتی و زد و بندهای انفرادی اعضای آن را در سیزده سال پسین به وجود آورد که منجر به تنگ شدن جایگاه احزاب در پارلمان و مانع رشد آنها در جامعه شد. نظام انتخاباتی کنونی افغانستان بیشتر ذهنیتهای جمعگرایانه قومی و ایدیولوژیک را تقویت میکند تا تحزب.
وقتی حزب نتواند راهی برای رسیدن به قدرت باشد، فلسفه وجودیاش زیر سوال میرود. در چنین وضعیتی احزاب به سادهگی نمیتوانند حمایتهای گسترده ملی را کسب کنند و دارای سازمانهای ملی و شبکههای محلی شوند. از آنجاییکه احزاب سیاسى، نیروی محرکه ماشین دموکراسی و ستون فقرات نهادهای دموکراتیک اند، احزاب بدون وجود دموکراسى و دموکراسى بدون وجود احزاب، قابل تصور نیست. تاکنون هیچ کشورى را نمىتوان سراغ داشت که بدون حضور احزاب سیاسى به تحقق و ثبات دموکراسى دست یافته باشد. بدون تردید افغانستان هم که پس از سقوط رژیم طالبان، گذار به دموکراسى را آغاز کرده است و تا رسیدن به مرحله ثبات و تحقق دموکراسى هم راه درازى در پیش دارد، به احزاب سیاسی مدرن که با شرایط عینى داخلى و جهانى سازگارى داشته باشد نیاز جدى دارد. برای کار حکومتهاى دموکراتیک، احزاب سیاسى ضرورى اند؛ چنانکه ماکس وبر، احزاب جدید را «فرزندان دموکراسی» مینامد. بنابراین، افغانستان به شدت از نداشتن احزاب قوى رنج مىبرد. فقط با تغییر قانون اساسى {اصلاح ساختار نظام از سیستم ریاستی به پارلمانی}، اصلاح نظام انتخاباتی رفع محدودیتهای قانونی و ایجاد محیط سالم سیاسی میتوان شاهد حضور احزاب نیرومند و جوابگو در افغانستان خواهیم بود.