جمعه, ۲۸ ثور ۱۴۰۳

در راستای همگرایی منطقه‌ای

95821236_2939694209421873_7779327869284515840_o

احیای دستگاه دیپلوماسی

09 May 2020

وزارت خارجۀ افغانستان پس از شش سال انفعال، رکود و انزوا، جایگاهش را در مناسبات داخلی، منطقه‌یی و جهانی باز یافته است.

وزارت خارجه در دورۀ حکومت وحدت ملی، به یک نهاد گروهی مبدل شد و بیشتر از مسایل جهانی، درگیر رقابت‌های داخلی گردید. حضور چهره‌های کم‌تجربه و غیرمسلکی در رهبری، تعیینات جناحی و در نتیجۀ آن تقابل با ریاست‌جمهوری، دستگاه دیپلوماسی را از کارآیی و اثرگذاری باز ماند و به یک ادارۀ حاشیوی و غیرمؤثر تبدیل کرد.

دستگاه دیپلوماسی زیر تأثیر مناسبات و درگیری‌های داخلی، نتوانست سیاست خارجی و منافع ملی کشور را در سطح جهانی تنظیم و پی‌گیری کند.

در شش سال پسین، با وجود صراحت در دیدگاه رییس‌جمهوری در پیوند به سیاست خارجی، عملکرد دستگاه دیپلوماسی با ابهام، تناقض و سردرگمی همراه بود. دیدگاه و پالیسی روشن و مدون در قبال کشورهای منطقه و جهان وجود نداشت.

انفعال و سردرگمی در سیاست خارجی، اجماع منطقه‌ای را در مبارزه با ترویزم تضعیف کرد؛ میدان را به مخالفان مسلح در سطح منطقه هموار گردانید و به حامیان تروریزم فرصت تبرئه فراهم ساخت و جنگ نیابتی و تحمیلی به منازعۀ داخلی تغییر یافت. اگر بخشی از وضعیت ناشی از سیاست‌های کلان بین‌المللی بود، بخش دیگر ریشه در ناکارآمدی و ضعف رهبری دستگاه سیاست خارجی افغانستان داشت.

در یک مقطع حضور چهره‌های کم‌تجربه و فاقد آگاهی دربارۀ روابط دیپلومات و تاریخی افغانستان با منطقه و جهان، تصویر دستگاه دیپلوماسی را مخدوش گردانید و اعتبار این نهاد مهم را صدمه زد.

در چنین فضایی، وزارت خارجه به چهره‌یی ضرورت داشت که بحران در سیاست خارجی را مدیریت کند و اعتبار از دست‌رفتۀ دستگاه دیپلوماسی را احیا نماید.

حکومت جدید با آگاهی از بحران در رهبری وزارت امور خارجه و ضرورت تشکیل حکومت فراگیر، محمد حنیف اتمر نامزد پیشین ریاست‌جمهوری را که یک چهرۀ توانمند و با تجربه است، به رهبری دستگاه دیپلوماسی برگزید.

گماردن آقای اتمر در وزارت خارجه بازتاب وسیع داخلی و بین‌المللی داشت. در داخل، مشاور امنیت ملی سابق رهبر یک تیم اثرگذار و با نفوذ انتخاباتی بود. با درنظرداشت اختلافات ناشی از انتخابات گذشتۀ ریاست‌جمهوری، حضور چنین چهره‌یی در حکومت، مشروعیت داخلی و اعتبار بین‌المللی رییس‌جمهور جدید را تقویت ساخت.

از سوی دیگر، حنیف اتمر به لحاظ فردی از ظرفیت و نفوذ چشمگیر داخلی و بین‌المللی- منطقه‌ای برخوردار است. به همین دلیل، قرارگرفتن او در رأس وزارت خارجه، در بازسازی و احیای دستگاه دیپلوماسی بی‌تأثیر نبوده است.

 حنیف اتمر با قرارگرفتن در رأس وزارت خارجه در زمان اندک چند کار اساسی را روی دست گرفت:

  1. خطوط اساسی و اهداف سیاست خارجی افغانستان را در مقطع زمانی کنونی با درنظرداشت بحران ناشی از ویروس کرونا، مذاکرات صلح، تشکیل حکومت جدید و خروج نیروهای بین‌المللی از افغانستان ترسیم کرد.
  2. نمایندگی‌های افغانستان را در بیرون از کشور فعال ساخت. او به‌گونۀ مرتب با سفرا و دیپلومات‌های افغان در داخل و بیرون از کشور تماس برقرار کرده و از کار روزمرۀ آنان نظارت می‌کند.
  3. اولویت سرپرست وزارت امور خارجه، برگرداندن اعتماد منطقه‌یی و جهانی نسبت به افغانستان است. اجماع نظر وجود دارد که همکاری‌های منطقه‌یی اصل انکارناپذیر در موفقیت افغانستان در مبارزه با تروریزم می‌باشد. بدون دستگیری کشورهای منطقه و جهان، روند صلح از مسیر اصلی منحرف می‌شود و منازعات جاری تشدید می‌گردد.

 به همین دلیل، حنیف اتمر با وزرای خارجۀ کشورهای همسایه و منطقه به‌شمول پاکستان، ایران، هند، چین، تاجیکستان، قطر، ترکمنستان، امارات متحده عربی، عربستان و سفرا و نمایندگان کشورها و سازمان‌های دخیل در قضایای افغانستان،  از نزدیک وارد تماس و گفت‌وگو شده است. این گفت‌وگوها می‌تواند در روند صلح و دیدگاه کشورهای منطقه دربارۀ افغانستان تأثیر بگذارد و روابط افغانستان را با کشورهای همسایه و منطقه به جایگاه شایستۀ آن برگرداند.

بدون شک، پس از قراگرفتن محمد حنیف اتمر در رأس وزارت خارجه، دستگاه دیپلوماسی به سرعت اعتبار و جایگاهش را در محاسبات داخلی و بیرونی به دست آورد. مشاور امنیت ملی سابق با استفاده از تجربۀ گسترده در نهادهای داخلی و بین‌المللی، تکانۀ جدی را در وزارت خارجه به‌میان آورده و این نهاد را در محور «جنگ و صلح» قرار داده است. او تصویر تازه‌یی از دستگاه دیپلوماسی ارایه کرده و در پی ترمیم روابط ویران‌شدۀ افغانستان با کشورهای همسایه و جهان می‌باشد.

 

 

اتمر,افغانستان,وزارت خارجه