there is not post in layout 2
وزیر خارجه سابق افغانستان: با ایران همسو و همراهیم
رنگین دادفر سپنتا وزیر خارجه سابق افغانستان از حمله ایران...
خوانش مناسبات درونی طالبان
23 August 2022
جمشید یما امیری
بخش سوم و پایانی
سهم جوانان در امارت اسلامی
نزدیک به سه دهه از عمر تحریک طالبان می گذرد؛ اما بدنۀ اصلی و تشکیلاتی طالبان عمدتاً متشکل از جوانان زیر ۲۰ و ۲۵ سال است. جوانان نهتنها در سطوح پایین، بل در سطوح میانی و رهبری نیز حضور اثرگذار دارند.
جایگاه و نقش نیروهای طالبان در امور دولتی و اجتماعی را جانبازی و فداکاری در میدان جنگ و سابقۀ سپریکردن زندان و شکنجه در زندانهای حکومت پیشین، تعیین میکند. طبیعی است که جوانان ماشین جنگی طالبان بودهاند. تقریباً اکثریت مطلق ۵۱۰۰۰ هزار نیروی طالب که در جنگ با نیروهای امریکایی و دولت مورد حمایت واشنگتن در کابل کشته شدهاند، جوانان بودند.
برخی چهرههای جوان در رهبری امارت اسلامی، جایگاه نیرومندتر از اساسگذاران تحریک دارند. از این میان، میتوان از ملا محمد یعقوب و انس حقانی نام برد. ملایعقوب میراثدار امارت اسلامی است و بر تحریک طالبان احساس مالکیت دارد. انس حقانی با وجود اینکه هیچ سمت رسمی و دولتی ندارد، اما در مذاکرات خارجی و مسایل داخلی دخیل است. یکی از وزرای پیشین افغانستان گفت که دیپلوماتهای خارجی در دوحه تلاش دارند انس حقانی را به عنوان یک چهرۀ میانه رو و منعطف مطرح سازند.
اعتبار با زندانیهاست
نیروهاییکه تجربۀ زندان در حکومت افغانستان و زندانهای امریکایی (گوانتانامو و بگرام) را در کارنامه دارند، از جایگاه بلند و مهمی برخوردار هستند. در کنار آنها، این روزها حتا هم اتاقیهای زندانیان طالب صاحب جایگاه و منزلت گردیدهاند. مهمترین کرسیهای دولتی به زندانیها واگذار شده است. ملا خیرالله خیرخواه وزیر اطلاعات و فرهنگ، سال ۲۰۰۲ از سوی نظامیان پاکستانی بازداشت گردید و به امریکاییها سپرد شد. او ۱۲ سال در گوانتانامو زندانی بود. به لطف حضور خیرخواه در وزارت اطلاعات و فرهنگ، این اداره که در دورۀ جمهوریت «کلک ششم» حساب می شد، اکنون به مهمترین وزارت خانه تبدیل شده است.
ملا خیرالله خیرخواه، وزیر سرحدات و قبایل، ۱۳ سال در زندان گوانتانامو زندانی بوده است. عبدالحق وثیق، رییس استخبارات طالبان و ملافاضل معاون وزیر دفاع هم هرکدام ۱۳ سال در گوانتانامو زندانی بودهاند.
انس حقانی، چهرۀ جوان شبکۀ حقانی، هیچ سمت دولتی ندارد؛ اما بهخاطر حبس پرسروصدا و صدور حکم اعدامش در زندان دولت افغانستان، از چهرههای محبوب و قابل احترام در صفوف طالبان است.
ذبیحالله مجاهد سخنگوی طالبان نیز سالها در زندان حکومت پیشین افغانستان بوده است.
حق اولویت با خانوادههای انتحاریهاست
تقرر خانوادهها و نزدیکان انتحاریها و یا بهقول اعضای طالبان استشهادیها در نهادهای دولتی و امنیتی اولویت است. تمام مسوولان دولتی مکلف هستند که جایگاه شایسته به اعضای خانوادههای «شهدا» در نظر گیرند. خانوادههای قربانیان طالب همچنان انتظار دریافت زمین و خانۀ دولتی را در شهرها میکشند.
در این میان، افرادیکه آمادۀ حمله انتحاری بودهاند و اما فرصت و یا نوبت به آنها نرسیده است، متبرک حساب میشوند. آنها با سرِ بلند در نهادهای دولتی حضور دارند و همۀ نیروهای طالبان به چشم «شهید زنده» به آنها نگاه میکنند.
در ریاست پاسپورت در کابل، جوان خوشسیما که مسوولیت تنظیم مراجعین را برعهده دارد، از افرادی است که سالها منتظر حمله انتحاری بوده اما این فرصت به وی فراهم نشده است. او به همکارانش گفته است که شبهنگام توبه می کند که چه گناهی را مرتکب شده که فرصت «شهادت» را نصیب نگردیده است! اما او از حرمت و صلاحیت ویژهیی برخوردار است.
همچنان، جایگاه نیروها براساس شمار سالهاییکه در امارت عضویت و فعالیت داشتهاند، تعیین میشود. نیروهاییکه طی سالهای اخیر بهجبهۀ طالبان پیوستهاند، از اعتبار و نقش چندانی بهرهمند نیستند. حتا اعضای طالبان با اشاره به پیشینۀ عضویت در امارت اسلامی، همدیگر را به شوخی به دو دستۀ «اصل» و «بدل» تقسیم می کنند. طالب اصل کسانی هستند که سابقۀ عضویت در امارت دارند و عمدتاً از ولایات جنوبی هستند. اما طالبان «بدل» اشاره به کسانی دارد که در سالهای پسین به جبهۀ طالبان پیوستهاند. هرسه جریان طالبان قطعات «استشهادی» دارند.
دو دستگی در اجرای شریعت
طالبان به محض پیروزی و تکیه بر قدرت، دربارۀ انفاذ شریعت، امر به معروف و نهی از منکر و نهادینهسازی ارزشهای اسلامی دچار دو دستگی و اختلاف شدند. جمعی از سران طالبان با توجه به موقعیت متزلزل این گروه در سطح جهانی و بحث به رسمیتشناسی آنها از سوی کشورها، خواهان رویکرد منعطف در قبال زنان، امر به معروف و نهی از منکر و در کل اجرای قوانین سخت گیرانۀ اسلامی شدند. اما شماری دیگر، با تکیه بر اصول و اساسات دینی و تعهدات رهبری طالبان در جنگ ۲۰ ساله تأکید بر اجرای بی قید و شرط شریعت دارند. دستۀ اول در سطح رهبری و در بدنۀ طالبان اقلیت هستند. چهرههایی مثل ملا برادر، معاون رییس وزرا، ملا متقی وزیر خارجه، عبدالسلام حنفی معاون رییس وزرا، مولوی شهاب الدین دلاور وزیر معادن و پترولیم که همگی در تیم مذااکراتی دوحه حضور داشتند، در زمرۀ دستۀ اول محسوب میشوند. آنان معتقد هستند که اجرای شریعت لازمی است، اما در چگونگی تطبیق آن باید مصلحت را در نظر گرفته و به تدریج گام بر داشته شود.
رویکرد منعطف این دسته موجب گردیده که برخی از سران طالبان آنان را بهمعامله با اصول امارت و امریکاییگرایی متهم نمایند. ملا حسن آخوند رییس وزرا در یکی از سخنرانی هایش در همین راستا تلویحا از ملا برادر انتقاد کرد.
دستۀ دوم اکثریت اعضای طالبان و بدنۀ اصلی این گروه را تشکیل می دهد. آنان هرگونه مصلحت در اجرای «شریعت» را مردود و خیانت به اسلام و شهدای ۲۰ساله میدانند و بر تطبیق بیقید و شرط احکام شرعی در قلمرو حاکمیت اسلامی تأکید دارند.
دستۀ دوم از اقدامات یک سالۀ طالبان ناراض هستند. آنان فکر میکنند که رهبری به قدر لازم در زمینۀ امر به معروف و نهی از منکر جدی نبوده است. هنوز هزاران تن ریش میتراشند، مردم نماز جماعت را جدی نمیگیرند، زنان در رسانهها و شهر و بازار بدون «حجاب اسلامی» ظاهر میشوند و دروازه مکاتب و دانشگاهها هم به روی زنان و دختران باز است.
مولوی نورالدین ترابی وزیر سابق امر به معروف و نهی از منکر در روزهای نخست پیروزی طالبان در مصاحبه با اسوشیتدپرس از برگشت احکام قصاص، قطع دست و سنگسار سخن گفته بود. به محض پخش مصاحبه، مولوی ترابی از صحبت با رسانهها منع شد. این اظهارات سبب شد که طالبان وی را از اداره قدرتمند امر به معروف و نهی از منکر به معاونیت ادارۀ نه چندان مهم سره میاشت معرفی کنند. برخی منابع به نقل از نورالدین ترابی گفتهاند که سمت معاونیت سره میاشت به وی که از بنیان گذاران تحریک طالبان است، کسر شأن میباشد.
منابع متعدد تأیید کردهاند که شماری از اعضای طالبان پس از ناامیدی از رهبری در زمینۀ تطبیق شریعت اسلامی از صف امارت خارج شده و به زندگی عادی برگشته اند. افزایش نارضایتی در بدنۀ طالبان موجب نگرانی رهبری شده است. زیرا، این احتمال می رود که گروه هایی چون داعش از فرصت استفاده کرده و به جلب و جذب نیروی طالبان بپردازند.
در واقع، رهبری طالبان فعلاً در میان دو سنگ آسیاب گیر ماندهاند. از یک طرف انزوای جهانی و فشار جامعه بینالمللی برای بهرسمیتشناسی حقوق زنان، به رسمیتشناسی حقوق اقوام، مذاهب و گروههای سیاسی و تأمین مشارکت سیاسی و از سوی دیگر، بحث اعتماد و کسب رضایت بدنۀ تحریک.
طالبان در آغاز با کمبود نیروی انسانی روبرو بودند. پس از پیروزی، برخی از طالبان محلی از صفوف امارت اسلامی ناراض گردیده و خارج شدند. برخی از نیروها نادیده گرفته شدند و راه شان را جدا کردند. شماری هم متوجه شدند که رهبری طالبان به آنچه می گفتند، باور نداشتند. در ولایت بغلان با شماری از طالبان همصحبت شدم که به دنبال راه فرار بودند. آنان گفتند که بهترین گزینه برای شان برگشت به مزرعه است. در ولسوالی سیغان و کهمرد بامیان چند طالبان به دلیل فرار از صف امارت بازداشت و محاکمه شدهاند.
در صف امارت اسلامی، چهرههاییکه به دنبال احیای روابط با جهان و تعامل با جریانهای سیاسی داخلی هستند، منزویتر گردیدهاند. برعکس، چهرههای رادیکال و سفت و محکم، جایگاه بهتری در صف طالبان یافتهاند.
البته قضاوت دربارۀ پالیسی اجتماعی، مذهبی و سیاسی طالبان زود است. زیرا، آنها منتظر به دستآوردن دارایی بلاکشدۀ بانک مرکزی و همچنان به رسمیتشناسی از سوی جامعه بینالمللی هستند. از این رو، برای اقناع جامعۀ بینالمللی در بسیاری از موارد با خویشتنداری و گذشت رفتار میکنند.
منابع:
1- https://www.bbc.com/news/world-asia-58235639
2- https://www.aljazeera.com/news/2021/8/12/who-are-talibans-key-leaders-in-afghanistan
4- https://cdn.odi.org/media/documents/12310.pdf
5- http://afghandata.org:8080/xmlui/handle/azu/7483