there is not post in layout 2
وزیر خارجه سابق افغانستان: با ایران همسو و همراهیم
رنگین دادفر سپنتا وزیر خارجه سابق افغانستان از حمله ایران...
رازهای جنگ امریکا و شوروی در افغانستان
09 January 2019
مرادی
۳۹ سال پیش در چنین شبها و روزهایی، واحدهای ارتش چهلم شوروی سابق در بسیاری از ولایتهای افغانستان مستقر شده بودند و در انتظار حمله به مراکز تجمع مخالفان مسلح دولت کمونیستی کابل بسر میبردند. از همان ابتدا این سؤال مطرح بود که چه عواملی باعثِ تصمیم رهبران شوروی، برای اشغال افغانستان شد؟ برخی تاکنون برای پاسخ به این سؤال به نتیجۀ قطعی نرسیدهاند اما برخی دیگر، رسیدن شوروی به آبهای گرم، تلاش شوروی برای انحراف توجه امریکا از کوبا و سایر متحدان کمونیستش در امریکای مرکزی و جنوبی، سعی شوروی برای پایان دادن به اختلافات داخلی «حزب دموکراتیک خلق افغانستان»، تقویت دولت کابل و جلوگیری از افتادن این دولت را به دامان امریکا، از عوامل اصلی تصمیم رهبران شوروی برای حمله به افغانستان عنوان کردهاند. در این میان، آنچه در گذشته کمتر مورد توجه قرار گرفته بود، نقش امریکا برای تحریک شوروی در حمله به افغانستان بود. این دیدگاه در گذشته طرفداران کمتری داشت اما به مرور زمان که مستنداتی از نقش امریکا برای تحریک و البته ترغیب شوروی در حمله به افغانستان منتشر شد، جایگاهی بین کارشناسان باز کرد و به تدریج مورد توجه قرار گرفت. اکنون این نظریه از چنان اهمیتی برخوردار شده که میتواند علت اصلی حمله شوروی به افغانستان بوده باشد. این دیدگاه، عمدتاً متکی به اسناد و شواهد نهادهای امنیتی و اطلاعاتی امریکایی است. این اسناد به تدریج پس از فروپاشی شوروی، در رسانههای امریکایی مطرح گردید که بخشی از آن از طبقهبندی محرمانه نیز خارج و رسماً توسط وزارت خارجه امریکا و سازمان سیا منتشر شده است. در همین راستا، روزنامه «واشنگتنپست» دوشنبه ۱۷ جدی برابر با هفتم جنوری، گزارشی را بر اساس اسناد سازمان سیا و وزارت خارجه امریکا منتشر کرد که نشان میدهد، امریکا کمک به اخوانیها و مجاهدین را ماهها پیش از حمله شوروی به افغانستان، آغاز کرده بود. طبق منبع، سازمان سیا با میانجیگری «برژینسکی» مشاور امنیت ملی امریکا در ۲۸ فبروری ۱۹۷۹، از «جیمی کارتر» رئیسجمهور سابق امریکا خواست که برنامه توزیع اسلحه به مخالفان مسلح دولت کابل را امضا کند. هرچند کارتر در نخست محتاطانه با این موضوع برخورد کرد اما سرانجام در سوم جولای همین سال، برنامه توزیع اسلحه به مخالفان مسلح دولت کابل را امضا کرد که از همان ابتدا، بخش بیشتر این کمکها به سوی «گلبدین حکمتیار» روانه شد.
بر اساس منبع، کارتر در نخستین اقدام، مبلغ ۶۹۵ هزار دالر به مجاهدین افغان کمک کرد که شامل پول نقد و سایر کالاهای مورد نیاز مجاهدین بود. این اصل گزارش واشنگتنپست بود که بر اساس اسناد سازمان اطلاعات مرکزی امریکا و همچنین کاخ سفید و وزارت خارجه این کشور تهیه شده است. اگر ما زمان آغاز توزیع اسلحه توسط امریکا به مجاهدین را جولای ۱۹۷۹ بدانیم، این تاریخ، شش ماه جلوتر از اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ در ۲۷ دسمبر ۱۹۷۹ است. یعنی قبل از اینکه شوروی تصمیم بگیرد افغانستان را اشغال کند، امریکا جنگ در حیاطخلوت و قلمرو شوروی را آغاز کرده بود. در همین زمان که مجوز توزیع اسلحه توسط کارتر به مجاهدین صادر شد، رسانههای دولتی افغانستان در سرطان ۱۳۵۸، از کشف سلاحهای غربی در افغانستان خبر دادند. این سلاحها از نوع مسلسل اتوماتیک انگلیسی «L2A3» و «L2A1» بودند که دولت افغانستان ادعا داشت امریکا در اختیار شورشیان قرار داده است. این موضوع چنان جدی بود که وزارت خارجه امریکا در تاریخ ۲۶ جنوری ۱۹۷۹ برابر با پنجم سرطان ۱۳۵۸، با ارسال نامه محرمانه به سفارت امریکا در کابل، از دیپلماتهای امریکا خواست که تبلیغات دولت افغانستان را خنثی کنند. نسخهای از این نامه که توسط «وارن کریستوفر» جانشین وزیر امور خارجه امریکا امضا شده، به سفارت امریکا در تهران نیز فرستاده شده است. همزمان با این، «کا.جی.بی» سرویس اطلاعات شوروی نیز اطلاع حاصل کرد که امریکا عملاً به حمایت مخالفان مسلح دولت افغانستان اقدام کرده است. این سازمان در قدم اول، از رسانههای روسی خواست که موضوع حمایت امریکا را از شورشیان افغان، علنی کنند. خبرگزاری «تاس» روسیه، در تاریخ ۲۷ جنوری ۱۹۷۹ طی مطلبی به قلم «یوری کورنیلف» تحت عنوان «افغانستان در دفاع از انقلاب» نوشت که دیپلماتهای امریکایی در کابل، مستقیماً با شورشیان ارتباط برقرار کرده و علیه دولت کابل به جنگ تبلیغاتی دست زدهاند. در آن زمان این ادعا، سروصدای زیادی به پا کرد تا جایی که وزارت خارجه امریکا مجبور شد طی مکتوب محرمانهای در تاریخ سوم جولای ۱۹۷۹ برابر با ۱۲ سرطان ۱۳۵۸ از کاردار سفارت امریکا در کابل بخواهد تا با سفیر شوروی در کابل، دیدار کند و به او بگوید که چنین چیزی واقعیت ندارد. این مکتوب نیز که به امضای کریستوفر رسیده، نسخهای از آن به سفارت امریکا در تهران ارسال شده بود. این نامه در ۱۳ عقرب ۱۳۵۸ به دست انقلابیون ایرانی افتاد و کمی بعد منتشر شد. جالب است که در نوشته روز دوشنبه واشنگتنپست نیز به صراحت گفته شده است که سازمان سیا، شش ماه پیش از حمله شوروی به افغانستان، به نفع مخالفان دولت کابل، تبلیغات را آغاز کرده بود، همان موضوعی که ۳۹ سال پیش خبرگزاری تاس از آن خبر داده بود. از طرف دیگر، در آن زمان، وزارت خارجه امریکا از سفارت این کشور در مسکو نیز خواسته بود که با مقامات شوروی در این باره گفتگو کند.
رایزن سیاسی سفارت امریکا در مسکو در تاریخ پنجم جولای ۱۹۷۹ با «ویکتوراف ایزاکف» معاون رئیس بخش امریکای وزارت خارجه شوروی دیدار کرد و از او خواست که رسانههای روسی را از انتشار اخبار دروغین و کذب علیه امریکا بازدارد زیرا امریکا از شورشیان افغانستان حمایت نمیکند اما حقیقت این بود که رایزن سیاسی سفارت امریکا در مسکو، دروغ میگفت زیرا در آن زمان، کمکهای امریکا به مخالفان مسلح دولت افغانستان آغاز شده بود. تا اینجا سخن از حمایتهای مالی و تسلیحاتی امریکا به مجاهدین، تا شش ماه پیش از آمدن ارتش سرخ به افغانستان بود اما یک سند دیگر نشان میدهد که مجاهدین افغان، هشت ماه پیش از اشغال افغانستان توسط شوروی، نقش جاسوس را برای امریکا در افغانستان و پاکستان بازی میکردند. این سند، در تاریخ ۱۴ می ۱۹۷۹ برابر با ۲۴ ثور ۱۳۵۸ از سفارت امریکا در اسلامآباد به وزارت خارجه امریکا ارسال شده است. متن سند در جلد پنجم «اسناد لانه جاسوسی امریکا» در بخش دوم از قسمتِ «افغانستان آغاز بحران» صفحه ۲۶۴ درج است. در این سند با صراحت گفته شده است که «همایون آصفی» نماینده مجاهدین افغان روز ۲۳ آوریل ۱۹۷۹ همراه با «سید احمد گیلانی» به سفارت امریکا در اسلامآباد مراجعه کردند. جالب است که این دو نفر، قطعاتی از یک جنگنده «میگ۲۱» را نیز با خود به سفارت امریکا آورده بودند و در اختیار مأموران امریکایی قرار دادند. آصفی مدعی بود که این قطعات از جنگنده دولت افغانستان است که در آوریل[۱۹۷۹] توسط مجاهدین در منطقه «زدران» ولایت پکتیا سرنگون شده است. نماینده مجاهدین، پس از ارائه گزارش کامل به سازمان سیا، شماری عکس و تصاویر جنگ افغانستان را نیز در اختیار مأموران امریکایی گذاشت. در چنین وضعیتی بود که کرملین تصمیم گرفت، در شش جدی ۱۳۵۸ از زمین و هوا افغانستان را اشغال کند و فاجعه انسانی را شکل دهد؛ همان اقدامی که امریکا ماهها پیش انتظارش را میکشید. این بود یکی دیگر از رازهای جنگ امریکا و شوروی در افغانستان که چگونه این کشور به میدان رقابت ابرقدرتها و افغانها به بازیچه دست بیگانگان تبدیل شدند که تاکنون ادامه دارد.