there is not post in layout 2
وزیر خارجه سابق افغانستان: با ایران همسو و همراهیم
رنگین دادفر سپنتا وزیر خارجه سابق افغانستان از حمله ایران...
بازتعریف جایگاه زنان در افغانستان
25 August 2020
عظیم بشرمل
60 دختر بدخشانی به خاطر نداشتن کرایه موتر نتوانستند در آمتحان کانکور شرکت کنند
مدیر معارف ولایت بدخشان نوشتهاست: «در ولسوالی مایمی از 184 دختر آماده برای شرکت در کانکور، 60 نفر آنها به خاطر نداشتن کرایه موتر نتوانستند در کانکور شرکت کنند.»
در افغانستان پساطالبان پولهای هنگفت به نام زنان مصرف و قوانین زیادی به نفع زنان وضع شد. 25 درصد پارلمان را باید زنان تشکیل بدهد. به خاطر این قانون حتا زنان با 270 رای هم توانستند وکیل پارلمان شوند. در کانکور دانشگاه، دختران 15 فیصد نسبت به پسران امتیاز دارند. در خوابگاههای دانشگاه دختران صد فیصد پذیرفته میشوند. اما برعکس بسیاری از پسران بدل اعاشه میگیرند. تمام پسران یک سال از داشتن خوابگاه در دانشگاه محروم میشوند. در استخدام کار و بورسهای تحصیلی نیز دختران امتیاز بیشتر نسبت به مردان دارند. میتوان موارد زیادی را به این لیست اضافه کرد.
اما تمام امتیازات ذکر شده نتوانست درد زنان طبقه فقیر که اکثریت جامعه ما را تشکیل میدهد درمان کنند. قوانین یاد شده کوچکترین تاثیر بر زندگی آنها نگذاشت. زیرا از امتیازات یاد شده فقط زنان و دختران طبقه بلند و تا حد هم زنان طبقه متوسط استفاده کردند. اصلا قانون علم نیست بلکه ایدولوژی است که توسط طبقه حاکم وضع میشود و منافع طبقه حاکم را تامین میکند. سود آن از گروه حاکم است. از اول هم قرار نبود که سودی از این امتیازات به زنان و دختران خانوادههای فقیر و غریب برسد. شرکت نتوانستن 60 دختر مایمی در کنکور ، ماهیت قانون و حیف و میل شدن امتیازات به نام زنان و قوم را در جامعه طبقاتی نشان میدهد.
بناء تحلیل وضعیت زنان به عنوان یک کلیت جنسیتی کاملا غلط و گمراه کننده است. موضوع زنان مثل هر مساله دیگر از مساله طبقات تاثیر میپذیرد و باید براساس مساله طبقاتی و سوسیالیستی تحلیل و بررسی شود. زنان طبقه فقیر با مردان طبقه فقیر درد، دنیا و وضعیت مشترک دارند، نه با زنان و دختران طبقه بالا. این 60 دختر بدخشی با پسران دهقانهای غریب و گرسنه جنوب و هزاره جات همسرنوشت هستند نه با فوزیه کوفی و نیلوفر ابراهیمی بدخشانی. بناء فمینیسم که تمام مسایل را به عنوان یک کلیت جنسیتی میبیند یک جریان گم راه کننده است. امتیاز که از نتایج مبارزات فمینیستی و قومی بدست میاید، نصیب طبقه حاکم قوم و جنس میشود نه طبقه پایین. بناء فعالان اجتماعی و سیاسی به جای دست و پا زدن در جریانهای قومی و فمینیسی و… باید در یک جریان سوسیالیتسی متحد شوند.