جمعه, ۷ ثور ۱۴۰۳

در راستای همگرایی منطقه‌ای

FLC_gbpXMAAL3Zh

غرب یک بار دیگر افغانستان را اشتباه می‌گیرد

24 June 2022

 

هنگامی که طالبان در 15 اگست سال 2021 کابل را تصرف نمودند، من نفس راحتی کشدیم که این به معنای پایان درگیری های چهل ساله خواهد بود.  فکر کردم: بالاخره، خونریزی‌ها به پایان رسید. با توجه به اینکه اکنون برای اولین بار پس از دوره کوتاه در اوایل دهه 2000، تمامی قلمرو کشور به طور قاطع در دست یک قدرت مرکزی است، جامعه جهانی در موقعیتی قرار خواهد گرفت که از مقامات جدید در ارائه حکومتداری با ثبات برای مردم افغانستان حمایت کند.

اما این اتفاق رخ نداد. در مقابل، نظامیان غربی بلافاصله اکثریت قریب به اتفاق طبقه متوسط افغان‌های مقیم کابل را از کشور خارج کردند و فرار مغزها صورت گرفت  و افغانستان را از ذینفعان اقتصادی حیاتی محروم کردند. این وضعیت با بسته شدن بسیاری از سفارتخانه های غربی تشدید شد. چنین عمکرد این پیام قوی را به طالبان داد اینکه جامعه بین المللی (و در اینجا من در درجه اول به دولت های غربی اشاره می کنم، زیرا تعدادی از سازمان های امداد رسان بین المللی در کشور باقی مانده اند) در حال پشت کردن به آنها هستند. یک بار دیگر بانک جهانی فورا بودجه  مربوط به افغانستان را به بخش مراقبت های بهداشتی قطع کرد، این ماموریت به عهده نهاد های کمک رسانی بین المللی واگذار شد تا خلاء را پر کنند، از شفاخانه ها حمایت نماید و حقوق کارکنان پزشکی را پرداخت کنند. ایالات متحده تحریم های بیشتر علیه طالبان وضع نمود و 10 میلیارد دلار از دارایی های افغانستان را مسدود کرد.

لحن تعامل دیپلماتیک جدید میان جامعه جهانی و امارت اسلامی افغانستان تعیین شد. در سال‌های اخیر بحث‌های زیادی در مورد اینکه آیا طالبان واقعاً تغییر نموده، وجود داشته است. اصطلاح جدیدی وارد عرصه روابط بین الملل شد و اینکه: طالبان نمایانگر چهره ای مهربان تر و معتدل تر در برابر جهان است.  بسیاری از افغان‌ها این ویژگی طالبان  را رد کرده و بدین باوراند که طالبان تغییر نکرده  است. اما واقعیت این است که طالبان تغییر کرده است.

در دهه 1990، طالبان کمره، موسیقی و تلویزیون را ممنوع کردند. زنان مجبور به پوشیدن چادری و مردان مجبور به گذاشتن ریش بلند و پوشیدن پیراهن تنبان بودند. تحصیل زنان ممنوع شد. مجرمان بر اساس حدود اسلامی، از طریق قطع دست  پا و یا اعدام در ملاء عام مجازات می شدند. اما طالبان 2021 با سربازان پیاده خود در پارک های تفریحی سلفی می گرفتند وارد کابل شدند.  در حالی که فرمان اخیر «حجاب اسلامی» را بر زنان تحمیل کرد، از اجبار چادری خودداری نمودند (اگرچه، به ویژه، چندین رسانه بین المللی به اشتباه خلاف آن را گزارش کردند). مردان مجبور نیستند ریش بگذارند یا پیراهن تنبان به تن کنند.   اگرچه اکثر مکاتب متوسطه دخترانه تعطیل است، برخی در شمال کشور باز هستند و مکاتب ابتدایی و دانشگاه ها برای حضور زنان در سراسر کشور فعال بوده و همچنان مجازات تحت نام حدود دوباره معرفی نشده است.

در دهه 1990، طالبان اساساً یک پدیده قومی پشتون بود. در سال 1999، طالبان هزاره‌های بامیان را قتل عام کردند. با این حال، در سال 2021 معاون نخست وزیر دولت طالبان اوزبیک به نام عبدالسلام حنفی می باشد. قاری فصیح الدین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، از قوم تاجیک به این سمت گماشته شده است. با وجود اینکه هیچ هزاره ای در سطح رهبری گماشته نشده است، معاون وزیر صحت عامه محمد حسن غیاثی از قوم هزاره است و طالبان هزاره در بامیان مشغول به کار هستند.

اینها همه شواهدی مبنی بر تغییر در رویکرد طالبان است. هر چند این تغییرات کوچک اند، اما مهم هستند و بیش از هر چیز بیان می کند که ایدئولوژی طالبان می تواند تطبیق و تکامل یابد.

با این حال به نظر می رسد غرب همه این تغییرات را نادیده می گیرد و آنها را جز نمایشی چیزی بیشتر جلوه نمیدهند. دولت فعلی که صرفاً از طالبان تشکیل شده، به سختی فراگیر است. موضوع تحصیل متوسطه برای دختران حل نشده باقی مانده است.

فرمان در مورد لباس زنانه باعث سروصدای بین المللی شد در حالیکه چنین نیست. جایی که زنان افغان در حال حاضر قوانین پوشش اسلامی را روزانه رعایت می کنند.

در تعامل میان جامعه بین‌المللی و طالبان یک مشکل اساسی وجود دارد و آن عبارت از یک گفت‌وگوی بی اعتمادی میان طرفین می باشد. جامعه جهانی از طالبان میخواهد که: دولت فراگیر و همه شمول، احترام به حقوق زنان؛ و بازگشایی کامل مکاتب دخترانه را در نظر بگیرند. در مقابل طالبان از جامعه جهانی درخواست می کند: به رسمیت شناختن امارت اسلامی، ایجاد روابط رسمی دیپلماتیک؛ و اخذ کرسی افغانستان در سازمان ملل متحد.   

 طالبان کشت و زرع خشخاش را ممنوع اعلام نموده است. بادرنظرداشت اینکه 90 درصد هروئین جهان از افغانستان منشا می گیرد و این اقدام طالبان مورد استقبال جهانیان قرار گرفت.  این سیاست طالبان با بدبینی در غرب روبرو شدهاست و  هیچ یک از طرفین به خواسته های یکی دیگر تن نمی دهد.

وزیر پیشین عدلیه طالبان، ملا نورالدین ترابی با یک چشم و یک پا، که مسئول اجرای حدود در دهه 1990 بود، علیرغم رهبری کمیسیون های مختلف طالبان در طول دو دهه گذشته، هیچ کرسی مهم در دولت ندارد. در عوض، او به سمت معاون رئیس جمعیت هلال احمر افغانستان کنار گذاشته شده است.

این یک حقیقت است که طالبان به مجموعه‌ای از جناح‌های مختلف تقسیم بنده شده است به عبارت ساده از نظر ایدئولوژیکی به طالبان تندرو و معتدل تقسیم شده است، واقعیتی که کمیته تحریم های طالبان در سال 1988 سازمان ملل در آخرین گزارش خود به آن اشاره کرده است. این تا حد زیادی به دلیل لغو تصمیم در ماه مارچ برای بازگشایی مکاتب متوسطه دخترانه است. وقتی خواندم که مکاتب دخترانه بازگشایی می شوند شخصاً در اشتباه بودم، زیرا نمی‌توانستم ببینم که طالبان چیزی از غرب به دست آورده است تا چنین حرکتی را در پیش گیرد. حتی به این فکر کردم که آیا درک من از طالبان اساساً ناقص است.  بنابراین منطقی تر بود که با توجه به شوک خشمگین جامعه بین المللی، تصمیم معکوس شد.

غرب بر اهمیت حقوق زنان و آموزش دختران تاکید زیادی دارد. این مسائل به عنوان ابزاری است که در هر نشست بین المللی دیپلومات های خارجی به آن متوسل می شوند. تاکید مداوم بر این دو نکته اهمیت آن را بر میز مذاکره افزایش می دهد. از نظر طالبان به نظر می رسد که این موضوعات برای جامعه جهانی با ارزشی بوده که باید با دقت در مقابل خواسته های طالبان با آن چانه زنی شود. در بیشتر موارد، دیپلمات های خارجی طالبان را به غیرقابل اعتماد بودن و زیر پا گذاشتن تعهدات شان متهم کرده اند.

 نتیجه این است زمانی که غرب با حسن نیت با طالبان مذاکره می کند، طالبان یک برنامه پنهان دارند. در مقابل طالبان نیز در مورد جامعه جهانی همین طرز فکر را دارد. این واضح است  که غرب مایل است طالبان تغییر کند. اما چگونه طالبان می توانند با طرفی که دستور کار صریح آن تغییر ماهیت حکومت شان بوده، مذاکره کند؟ طالبان که بیست سال برای به دست آوردن مجدد قدرت و تحکیم حکومت خود جنگیده اند، رویکرد جامعه جهانی را تلاشی برای تبدیل اسب نر خود به قاطر می دانند.

طالبان با قبول نمودن خواسته های  جامعه جهانی، گمان می‌کنند که جامعه بین‌المللی یک برنامه پنهان داشته و به عنوان یک ابزار سیاسی علیه آنها استفاده می شود. طالبان هراس دارند که توسط همان دشمنی که معتقدند در میدان جنگ شکست داده اند فریب خورده باشند. بنابراین، بی اعتمادی وحشتناکی بین طرفین وجود دارد. بعید به نظر می رسد که مذاکراتی که از هر گونه اعتمادی برخوردار نیست، به نتیجه برسد.

جامعه بین‌الملل با متوسل شدن به سرزنش‌ها و محکومیت‌های مستمر و علنی طالبان، همان افرادی را که باید به آنها قدرت دهد، تضعیف می‌کند: ملا برادران و امیرخان متقی دوچهره متعدل طالبان بوده و در حال تضعیف جایگایی خویش در سطح رهبری و بین المللی هستند. در نهایت باید پرسید: آیا این بهترین کاری است که جامعه بین المللی می تواند انجام دهد؟

دولت‌های غربی که نتوانسته ‌اند تغییرات واقعی را برای زندگی افغان‌ها ایجاد نماید، تمایل دارند با ادعای اینکه «طالبان تغییر نکرده‌اند» به لفاظی‌های خود ادامه دهند. وقتی در دسامبر 2021 افغانستان را ترک کردم، توییت کردم: «اگر دست تان را به سوی طالبان دراز کنید، با شما ملاقات خواهند کرد و  اگر به آنها فشار بیاورید، موقعیت آنها سخت تر می شود. من اضافه کردم که “پنجره فرصت به سرعت در حال بسته شدن است” برای جامعه بین المللی تا تغییرات مثبتی در کشور ایجاد کند”.

دو هفته قبل  طالبان بودجه ملی جدیدی خویش را اعلام کردند. اولین بودجه در دو دهه اخیر که صرفاً توسط منبع داخلی افغانستان تمویل می شود. تا حدود 70 درصد  بودجه دولت های قبلی متکی به کمک های بین المللی بود. توانایی افغانستان در تأمین مالی خویش باید تحسین می شد. در عوض  جامعه بین‌المللی لغو کمیسیون حقوق بشر افغانستان را محکوم کرد، بدون اینکه در نظر بگیرد که افغانستان، محروم از کمک‌های بین‌المللی و با جمعیتی در آستانه قحطی، نمی‌تواند از عهده این نهاد حقوق بشر برآید.

 

افغانستان,تغییر طالبان,صلح,طالبان