جمعه, ۷ ثور ۱۴۰۳

در راستای همگرایی منطقه‌ای

999

رویکرد دوگانه‌ی جبر و اختیار در حافظ

31 December 2018

بشیر فکرت

جبر و اختیار یکی از مباحث درازدامن تاریخی است که به گفته‌ی مولوی، رگه‌های آنرا می‌توان تا ماجرای لغزش حضرت آدم و سجده نکردن ابلیس به او پی گرفت. گذشته از چیستی جبر و اختیار، این مسأله در سنّت کلام اسلامی نیز از دیرباز مطرح بوده و پاسخ‌های مختلفی را برانگیخته است. اگر اصل را بر اختیار بنهیم، آنگاه اختیار با سه چالش 1-طبیعت‌باوری(جبر تکامل، جبر ژنیتیک، جبر بیولوژیک و جبر میکانیستی) 2-جبر اجتماعی و تاریخی و 3-جبر الهیاتی(قضا و قدر، علم پیشین الهی و توحید افعالی خداوند) مواجه است. در غزلهای حافظ رگه‌های روشنی از جبرگرایی، به‌ویژه جبرگرایی الهیاتی، را می‌توان دید. از باب نمونه:

گناه اگر چه نبود اختیار ما حافظ

تو در طریق ادب باش و گو گناه من است

ویا:

مرا مهر سیه‌مویان ز سر بیرون نخواهد شد

قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد

ویا:

چگونه شاد شود اندرون غمگینم

به اختیار، که از اختیار بیرون است

این ابیات علی‌الظاهر  گرایش حافظ  را به‌لحاظ کلامی به اندیشه‌ی جبر نشان می‌دهد. با این وجود، پاره‌یي ابیات دیگر او نشان از روح اراده‌گرایی او دارد. فی‌المثل:

کاروان رفت و تو در راه و بیابان در پیش

کی روی؟ ره ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟

ویا:

خوبان پارسی گو بخشنده‌گان عمرند

ساقی بده بشارت رندان پارسا را

نوسان میان جبر و اختیار در شعرهای حافظ به‌وفور دیده می‌شود. شاید این بدان جهت است که شعر بازنمود عواطف و احساسات شاعر است تا ظرفی برای بیان اعتقادات کلامی او. احیاناً حافظ گاهی – به‌ویژه در حالت‌های عجز و انقباض- احساس جبر می‌کرده و گاه نیز  در لحظات یُسر و انبساط احساس اختیار در او پدیدار می‌شده است. این  احساسات دوگانه وقتی در قالب زبان شعر بازتابیده شد، به رویکرد دوگانه‌ی جبر و اختیار منتهی گردید. از این‌رو، مسأله‌ی جبر و اختیار در شعرهای حافظ بیش از علم کلام، موضوع بحث روان‌شناسی می‌تواند بود.

اختیار,جبر,حافظ,دوگانه,رویکرد