there is not post in layout 2
وزیر خارجه سابق افغانستان: با ایران همسو و همراهیم
رنگین دادفر سپنتا وزیر خارجه سابق افغانستان از حمله ایران...
سیاستمداران آماتور و پیچیدگیهای سیاست افغانستان
04 May 2019
فرامرز تمنا
در مقام یک معلم روابط بینالملل سالهاست که محصلینم در مقاطع لیسانس و ماستری را یاد میدهم که سیاست عرصه امتزاج علم و هنر است و هرگونه برخورد شتابزده و احساساتی با قضایای مرتبط با حکمروایی و سیاست ورزی نه تنها منجر به شکست است، بلکه برایند آن برای کشور و مردم نیز سنگین خواهد بود.
ما در داخل و بعضاً در بیرون از حکومت با طیفی گسترده از سیاستمداران آماتور (یا غیر تخصصی) مواجه هستیم که مقطعی می اندیشند و احساساتی عمل میکنند. سیاستمداران آماتور اشتباهاتی را مرتکب می شوند که پیامد آن هم خودشان و هم منافع ملی را آسیب می رساند. سیاستمداران آماتور فضای سیاسی را سیاه و سفید می بینند و در نتیجه سیاسیون را به خودی و غیر خودی تقسیم می کنند. از دیگر ممیزات آنها این است که به سرعت از مواضع خود عقب نشینی میکنند و همچنین به رفاقتها بیشتر وفادارند تا استراتیژی و کنشهای هدفمند. سیاستمداران آماتور با دستآوردهای مقطعی و نا مطمئن، زود جوگیر می شوند و احساس پیروزی می کنند. « صلح آیسکریمی » مصداقی از همین اصل است.
سیاستمداران آماتور بیشتر از اینکه بیاندیشند، احساس میکنند و به جای اینکه گامهای شان خردمندانه باشد، بیشتر عاطفی است. نگاه ایشان به صلح نیز پیش و بیش از آنکه آن را یک مسألهٔ سیاسی – امنیتی یا انکشافی بدانند، عاطفی-احساسی است.
به عنوان یک پژوهشگر مطالعات صلح و امنیت، باورمندم که بدون شک علاقه به صلح یک امر عمومی است، اما باوری سترگ تر دارم مبنی بر اینکه صلحسازی و مشورت پیرامون آن و جستن راه حل برای آن یک امر تخصصی و ویژه کارشناسان امنیت و منازعه است.
از همین روست که به عنوان یک معلم علم سیاست چیز جدیدی که برآیند لویه جرگه مشورتی اخیر باشد ندیدم؛ البته طبیعی هم بود که چیزی از جرگه بدر نیاید.
کاش دید ما به صلح نه انتخاباتی می بود و نه هم آماتور و عاطفی؛ آنگاه به جای مصرف پنج میلیون دالر و تعطیلی یک هفته یی پایتخت و ضرر رسانی چند صد میلیون دالری به اقتصاد کشور، مبلغ حداکثر پنجاه هزار دالر را به یک نهاد تحقیقاتی و یا هم چند متخصص مسایل صلح میدادند، که آن نهاد یا شخص در یک تحقیق میدانی با بیش از سه و نیم هزار نفر در سراسر کشور مصاحبه می کرد و سپس یافته ها را تحلیل و از دل آن پیشنهادات پالیسی علمی، عملی و مفید برای دستیابی به صلح به حکومت، طالبان و مردم افغانستان ارائه می کرد.
نتیجه می گیریم که سیاست مداران آماتور، از شناخت ریشه یی مشکلات و همچنین از درک لایه های اجتماعی افغانستان محروم اند. آنها افغانستان را درست نمی شناسند و از درک مناسبات اجتماعی کشور نیز غافل اند. این دسته از سیاستمداران نخبگان علمی، مراکز تحقیقاتی و در نهایت روش علمی را دست کم می گیرند و منابع اطلاعاتی و ارتباطی آنها از وضعیت، بسیار محدود و سطحی است و برای آنها مغلوب ساختن حریف اهمیت بیشتری دارد تا روی دست گرفتن یک سیاست منطقی که برپایه منافع ملی استوار باشد.