چهارشنبه, ۱۹ ثور ۱۴۰۳

در راستای همگرایی منطقه‌ای

1

کالبد شکافی هیولا

11 February 2019

گفت‌وگویی با استاد خواجه بشیر احمد انصاری پیرامون دین و خشونت

بخش پنجم

 

بمب‌های انتحاری: از تیوری تا عمل

کشور نیوز: امروز کشور ما صحنۀ خونین‌ترین عملیات انتحاری شده است، عملیاتی‌که بیشتر به دین نسبت داده می‌شود. این پیوند در عرصۀ تیوری و فتوی و در عرصۀ تطبیق چقدر درست است؟

انصاری: در عرصۀ تیوری و فتوا تا هنوز هیچ دلیل قاطعی در این زمینه ارائه نشده که خودکشی‌های عملیاتی را جایز بداند، بلکه اصول دینی و متون متعددی انتحار و بمب‌های انتحاری را حرام می‌داند.

متون اسلامی از مفاهیمی موج می زند که اندیشۀ انتحار و عملیات انتحاری را از ریشه رد می‌کند که اینجا فرصت نقل و بررسی آن ها نیست. اما حکایتی‌که گروه‌های تروریست خیلی به آن استناد می‌ورزند، حادثۀ جنگ با مسیلمه و قصۀ براء بن مالک برادر انس بن مالک می‌باشد، تا اندازه‌ای‌که القاعده در عراق، چند سال پیش، گروه انتحاری خویش را بنام “کندک براء بن مالک” نامگذاری نموده بود.

پیش از اینکه سر اصل مطلب بیاییم بگذارید ببینیم که حکایت براء بن مالک از چه قرار بوده است. در سال یازهم هجری جنگی میان مسلمانان و پیروان مسیلمه شدت می‌گیرد که به نام “معرکة الحدیقة” شهرت مي‌يابد، و آن بدین خاطر که پیروان مسیلمه در پایان جنگ شکست می‌خورند و هنگام عقب نشینی به داخل باغی می‌شوند که آن را “حديقة الرحمن” می‌‌نامیدند، و سپس دروازۀ آن باغ را می‌بندند. در آن روز براء بن مالک از مسلمانان خواست تا او را روی دستان خویش به داخل آن دیوار بیندازند تا دروازۀ باغ را از درون باز کند. در برخی روایات آمده است که مسلمانان به خواست او پاسخ منفی دادند طوری که ابن اثر در کامل نگاشته است، که این خود دارای معنایی است، و سپس او خودش بر دیوار بالا شد و خود را به داخل باغ انداخت، و در برخی دیگر از روایات یارانش او را بروی نیزه های شان بالا نموده به داخل باغ افگندند و او دروازه را باز نمود و در نتیجه مسلمانان وارد باغ شده و دشمن را شکست دادند. این حکایت مشهور را طبری و ابن اثیر و دیگران نقل کرده اند. (تاريخ الأمم والملوك، محمد بن جرير الطبري، صفحۀ 279، جزء دوم، دارالكتب العلمية، بیروت، لبنان).

به هر حال، اینجا ذکر چند نکته را لازم می بینم:

1-            نخست اینکه کاری را که براء انجام داد با عملیات انتحاری امروز شباهت ندارد، چون او در آن حادثه کشته نشد بلکه 9 سال دیگر زندگی کرد و در سال 20 هجری در جنگ تستر در نزدیکی اهواز ایران قرار دارد به شهادت رسید.

2-            تاریخ شهادت می‌دهد که خلیفۀ مسلمانان شیوۀ جنگی براء بن مالک را نمی پذیرفت و “سير اعلام النبلاء” و “أسد الغابة” مي نويسند كه عمر بن الخطاب دستور داده بود: “براء را به رهبري جنگ انتخاب نکنید زیرا او لشکر را به هلاکت سوق خواهد داد”.

3-            از همه مهمتر اینکه براء بن مالک از نوعی بیماری رنج می برد و به این لحاظ نمی شود سلوک او را معیار قرار داد. ابن اثیر و طبری و دیگران از این بیماری یاد نموده اند و ابن اثیر در وصف حال براء بن مالک در معرکۀ حدیقه می نویسد: “براء بن مالک زمانی که وارد کارزار می گردید، به لرزه در می آمد تا آنکه تنی چند روی جسدش می نشستند، و ایشان در حال پیشاب می نمودند، و بعد از آن چون گاوی نر برانگیخته می شدند و به خشم می آمدند. در جنگ حدیقه همان حال برایش پیش آمد و به خيز و جست پرداخته و سپس فریاد زد: ای مردم! من براء بن مالک هستم! بسوی من بشتابید! سپس جنگی سخت نمود”. طبری این بیماری را “عرواء” می نامد. آنچه در مورد این صحابی بزرگوار یاد شد نقل قولی بود که دو تن از بزرگترین تاریخ نویسان مسلمان طبری و ابن اثیر آن را ثبت نموده اند و حتی عبارت “گاو نر” که در عربی باری مثبت دارد، از آن تاریخ نویسان بوده است.

انتحار در واقعیت امر هم پیوندی مستقیم به دین ندارد. در اینجا می خواهم نظر خواننده را به مقالۀ “بمب های انسانی: بازنگری پیوند دین و تروریزم” که به قلم خانم نیکول ارگو، عضو مطالعات بین المللی دانشگاه ام آی تی بوده است ارجاع دهم.

نیکول ارگو می‌نویسد: امروز بیشتر این انتحاری ها مسلمان اند ولی همیشه چنین نبوده است. این پژوهشگر معتقد است، با وجود آنکه انتحار زیر پوشش دین صورت می گیرد  ولی انگیزه های اصلی این انتحار ها سکیولر بوده است نه دینی.  او ریشه‌های این اعتراض خونین را  در سرکوب، بیگانه‌ستیزی و ناتوانی سیاسی جهان اسلام جستجو نماید که توده‌های مسلمان خریدار خوب آن‌اند.

اما فراموش نباید نمود که بمب‌های انتحاری جزء تکتیکهای مبارزاتی گروه‌های عصیانگر و سرکش دهۀ هفتاد به شمار می‌رفت. این انتحاری‌ها از بستر خانواده‌های تعلیم یافته و سکیولر و طبقۀ متوسط اقتصادی سر بلند نمودند.  به عبارت دیگر، عمل انتحاری، محصول فعل و انفعال عناصر ساختاری و اجتماعی و شخصی گوناگونی بوده است. تا 2001 میلادی بیشترین عملیات انتحاری سرشتی سیکیولر داشته و با دین بیگانه بود، اما امروز از جمع 35 گروهی که عملیات تروریستی را اجرا می کنند 31 گروه آن مربوط به مسلمانان می‌شود که ببر های تامیل و سازمان چپی پ”ی کی کی” در ترکیه و سیکهای هندوستان و گروه‌های سیکیولر فلسطینی علیه اسرائیل از نمونه های آن به شمار می روند. خلاصۀ سخن اینکه این دانشمند پیوند مستقیمی میان تعلیمات دینی و عملیات انتحاری نمی‌بیند.

در اینجا یک مسئله را نباید فراموش نمود که در امتداد یکهزار و چهار صد سال، و در میان شش هزار و دو صد و سی و شش آیت قرآنی، و چهل هزار حدیث، و هشتاد هزار اثر از بزرگان دین، و تمامی مکاتب فقهی وکلامی هیچ دلیلی برای عملیاتی نمی توان یافت که مساجد و مقابر و محافل فاتحه و مکتب و بازار را در کشور ما هر روز نشانه می‌گیرد.

انتخاری,خشونت,دین,کالبد شکافی,مصاحبه