دوشنبه, ۱۰ ثور ۱۴۰۳

در راستای همگرایی منطقه‌ای

بحران سیاسی

جنگ در افغانستان به پایان نرسیده است

12 September 2022

شبنم عمری

یک ماه قبل در اوایل صبح روز ۳۱ جولای، ایمن الظواهری رهبر القاعده توسط یک هواپیمای بدون سرنشین امریکایی در کابل کشته شد. در زمان وقوع حمله، او در بالکن خانه‌ای امن واقع در محله وزیر اکبر خان بود. این حمله به مثابه آخرین میخی بود بر پیکر این ادعای که جنگ در افغانستان پایان یافته و یا بدون حضور نیروهای آمریکایی یا ناتو ادامه می‌یابد.

بهانه حمله هواپیماهای بدون سرنشین به مثابه “نقض توافق دوحه” با توجه به نقض‌های متعدد قبلی از جمله تصرف تحقیرآمیز کابل توسط طالبان در ۱۵ اگست ۲۰۲۱، تقویت روابط طالبان با گروه‌های تروریستی در طول و پس از آن، ناسازگار است.

به طور کلی، طالبان این موضوع را تحریف نموده اند و ظاهراً سخن از قادر نبودن به یافتن جسد ظواهری زده‌اند.

تحقیقات طالبان در این مورد هنوز تکمیل نشده، اما وزیر امور خارجه طالبان در ۷ سپتامبر گفت: “ایالات متحده تاکنون هیچ مدرک یا سندی دال بر کشته شدن ایمن الظواهری در کابل به دولت افغانستان ارائه نکرده است.”

 طالبان به گونه خصوصی حضور و مرگ او را تصدیق می‌کنند. تلاش آن‌ها برای انتقال بار مسوولیت حضور ظواهری در کابل و عدم اطلاع طالبان از حضور او در کابل، کمک چندانی به ایجاد اعتماد با ایالات متحده یا متحدانش نخواهد کرد.

ادعای ریس جمهور بایدن پس از مرگ ظواهری مبنی بر اینکه “عدالت برقرار شده و این رهبر تروریست‌ها دیگر وجود ندارد” موضوع رابطه میان رهبری، مفاهیم گسترده تر از عدالت و زمینه گسترده تر درگیری را به خوبی مورد توجه قرار می‌دهد.

علاوه بر این، از آنجایی که افغانستان همچنان در بحرانی که بسیاری آن را بدترین بحران بشری در جهان می‌دانند، تا حدی وضعیت جاری ناشی از خروج سریع نیروهای آمریکایی و ناتو از افغانستان و ظهور دوباره رژیم طالبان است.

 بنابراین، این سوال مطرح می شود: “تحولات بعدی چه خواهد بود؟” پاسخ‌ها به این موضوع لزوماً آنطور که بایدن و آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا ادعا می کنند، اطمینان بخش نیست.

غیرمنتظره بودن این حمله و استفاده از موشک‌های جدید R9X که از پهپاد ریپر تحت هدایت سیا پرتاب شده‌اند، نشان‌دهنده یک عزم تلخ و ناهمخوان بودن کل ماجرا است.

تقریباً مثل این است که هم حمله هوایی و هم رویدادهای پیش از آن مستقیماً از صفحات یک هیجان برانگیز سیاسی پر شور برخاسته اند. تصاویر شبح مانند پهپاد بر این تصور افزوده است. اگر بخواهیم اغراق نکنیم حمله همه این ویژگی‌ها را دارد، و علاوه بر آن و در همین راستا است: با کشتن ظواهری، تهدیدها بیشتر واقعی شده‌اند، نه کمتر. حضور او ترس‌ را تأیید می‌کند و تحلیل می‌کند که طالبان و القاعده ارتباط نزدیک باهم دیگر دارد.

تلاش‌های القاعده علیه ایالات متحده و متحدانش هنوز متوقف نشده است. همچنین اکنون آشکارا واضح است که طالبان به القاعده و سایر گروه های تروریستی کمک می‌کند. این امر فشار بر ایالات متحده و متحدانش را در مورد اینکه در مورد رژیم طالبان و حامیان آن در داخل و خارج از افغانستان و در مورد خود افغانستان چه باید بکنند، می افزاید.

افغانستان همچنان یک موضوع سیاست خارجی برای ایالات متحده باقی خواهد ماند. پاکستان که در تنگنای اقتصادی وخیمی قرار دارد از نزدیک با این موضوع مرتبط است. اخیراً جنرال قمر باجوا رئیس ستاد ارتش پاکستان از ایالات متحده درخواست کمک مالی کرده است. این در حالی است که پاکستان برای سال‌ها به طالبان کمک نموده و چندین منبع به طور قابل قبولی ادعا می‌کنند که این کمک را در طول حمله برق آسای طالبان در اگست 2021 انجام داده است.

رئیس سابق استخبارات نظامی پاکستان (ISI) بلافاصله پس از تصرف کابل توسط طالبان در اگست 2021 در کابل ظاهر شد و عمران خان نخست ‌وزیر پیشین پاکستان پیروزی طالبان در برابر ایالات متحده را مورد ستایش قرارداد.

بایدن به وضوح از حمله به ظواهری که مجوز آن را صادر کرده بود، مشتاق است. او از مدت‌ها قبل مدعی شده است که از چنین قابلیت‌هایی باید برای مقابله با تهدیدات گروه‌های شبه‌نظامی، که القاعده در راس آن قرار دارد و علیه شخصیت‌هایی مانند ظواهری استفاده شود.

 ایالات متحده تجربه زیادی در مورد هدف قرار دادن رهبران شبه نظامی با استفاده از حملات هواپیماهای بدون سرنشین دارد. با این حال این نتایج بسیار مشکوک بوده و همچنان مورد بحث است. یادآوری این نکته مفید است که بایدن به‌عنوان معاون رئیس‌جمهور در دولت اوباما از چنین رویکردی به جای رویکردی گسترده‌تر در سال 2010 حمایت کرد، عمدتاً به این دلیل که پهپادها نیروهای آمریکایی را افشا نمی‌کنند. از زمان تصمیم او برای خروج کامل نیروهای ایالات متحده از افغانستان او این رویکرد را به عنوان رویکرد/توانایی “در افق” تغییر داده است، مفهومی که برای اولین بار توسط رابرت A. Pape و James K. Feldman در کتابشان برش فیوز در سال 2010 ابداع شد. نگرانی‌ها زیاد است که نه “فیوز را قطع می‌کند” و نه تهدیدات ناشی از افغانستان “در افق” باقی خواهد ماند. اقدامات طالبان تاکنون کمک چندانی به کاهش این موارد نکرده است.

به طرز متناقضی، درخواست برای افشای نکردن نیروهای آمریکایی از تصمیم بایدن برای خروج سریع نیروهای آمریکایی (و در نتیجه به رهبری ناتو) از افغانستان در آپریل 2021، منجر به تصرف افغانستان توسط طالبان در ماه اگست و شکست متعاقب آن با مشارکت چندین سرباز آمریکایی شد.

مرگ غیرنظامیان از آن زمان، به طور فزاینده ای آشکار شده است که باید اقدامات بیشتری برای رسیدگی به رابطه بین طالبان و القاعده (و سایر گروه های تروریستی) انجام شود. با این حال، رویکرد «بر فراز افق»، از جمله حمله ظواهری پیامدهایی برای اقداماتی که ایالات متحده و متحدانش ممکن برای رسیدگی به وضعیت گسترده‌تر و وضعیت در افغانستان انجام دهند، دارد و محدودیت‌هایی را اعمال می‌کند. این شامل حمایت فوری برای جلوگیری از انقباض اقتصادی بیشتر و مشکلات بشردوستانه در افغانستان است. این امر توجه را بر اثربخشی حمله پهپاد ظواهری متمرکز می کند، زیرا پیامدهای حمایت اقتصادی و ارائه کمک در پی آن به طور فزاینده ای پیچیده می شود.

قتل ظواهری، اگرچه بسیار نمادین است، اما آنقدر که اغلب ادعا می شود بزرگ نیست. ظواهری در جلوگیری از انشعاب در القاعده که منجر به تشکیل داعش شد، شکست خورد. او نه یک رهبر قوی بود و نه هم یک رهبر مؤثر.

علاوه بر این، القاعده از زمان کشته شدن اسامه بن لادن در پاکستان در 2 مه 2011، به طور فزاینده ای رهبری منطقه ای را توسعه داده است، که با کادرهای خود بسیاری از تلاش های خود را انجام داده و بسیاری از قدرت آن را به همراه دارد. در نتیجه، رهبر یکی از این رهبران منطقه‌ای احتمالاً با پیامدهای نگران‌کننده‌تری به میدان می‌آید: میل به انتقام، اثبات توانایی خود و تحکیم تلاش‌ها.

در همین حال، شکاف‌هایی در طالبان پدیدار می‌شود، زیرا احتمال می‌رود که اعضای آن به حضور ظواهری خیانت کرده باشند. در حالی که این حمله تنش‌های داخلی از قبل موجود را تشدید می‌کند، اما نه اینکه طالبان را تضعیف کند، ممکن است عزم آن را برای مقاومت در برابر ایالات متحده و آنچه که آن را فشار غرب در مورد موضوعاتی مانند قطع روابط و حمایت از گروه‌های تروریستی می‌داند (بر اساس توافق دوحه) تقویت کند.

 نهادینه کردن اصلاحاتی که می‌توانند نقدینگی مالی ضروری را در افغانستان فراهم کنند و کمک‌های مالی و تحویل را فراهم کنند. تحصیلات دخترانه؛ و آزادی گروگان آمریکایی مارک فریکس (که توسط طالبان در فبروری 2020 ربوده شد) و اخیراً ایور شیرر فیلمساز آمریکایی و همچنین فیض الله فیض بخش همکار افغان بازداشت شده است. شایان ذکر است که “انشعابات” ادعایی طالبان و تلاش برای تعمیق آنها نتوانست این گروه را از بازپس گیری جسورانه افغانستان باز دارد. بنابراین، بعید است که ترور ظواهری به‌رغم اختلافات و تنش‌های درونی، بر وحدت تثبیت‌شده آن تأثیر جدی بگذارد.

پس از ظواهری، علاوه بر تداوم روابط طالبان و القاعده مسئله داعش (ولایت خراسان) همچنان حادتر است، زیرا این گروه در حال  تقویت بوده و برای حمله به غرب آماده می شود.

پس از حمله بر ظواهری، داعش ولایت خراسان با توجه به رقابت قابل توجه آن با طالبان و القاعده ممکن قدرت بیشتری پیدا کند. در همین حال، تهدیدها و چالش‌های ناشی از افغانستان در حال تشدید است و گزینه‌های ایالات متحده و متحدانش برای رسیدگی به این موضوع نه افزایش یافته و نه بهبود یافته است.

در واقع، در حالی که هواپیماهای بدون سرنشین می توانند حملات را با دقت قابل توجهی انجام دهند، اینها به هوش کیفی وابسته هستند. اگرچه ایالات متحده تجزیه و تحلیل پرزحمت «الگوی زندگی» را برای این حمله انجام داد، اما مشخص شده است که اطلاعات کلیدی علاوه بر رهگیری سیگنال، از منابع زمینی نیز دریافت شده است. این جنبه در حال حاضر تحت بررسی دقیق‌تری قرار گرفته است، با تحلیل‌های متعددی که ادعا می‌کنند ایالات متحده از پاکستان در یک لحظه (نه برای اولین بار) کمک دریافت کرده است. به سختی می توان از همسویی منافع و زمان حمله چشم پوشی کرد. پاکستان تلاش می کند روابط خود را با ایالات متحده (پس از عمران خان) از سر بگیرد زیرا با آشفتگی اقتصادی مواجه است و حمایت طالبان افغان از طالبان پاکستان به طور فزاینده ای مشکل ساز شده است. برای پاکستان در همین حال، نزدیک شدن به انتخابات میان دوره ای ایالات متحده به این معنی است که این تحولات مثبت به ویژه در کاخ سفید مورد استقبال قرار می گیرد.

منبع: The National Interest

افغانستان,الظواهری,امریکا,جنگ,طالبان,کابل