there is not post in layout 2
وزیر خارجه سابق افغانستان: با ایران همسو و همراهیم
رنگین دادفر سپنتا وزیر خارجه سابق افغانستان از حمله ایران...
روز سیاه برای افغانستان؛ روز پیروزی هند و پاکستان
15 August 2022
خدایار نایبزاده
روز یکشنبه، «14 اگست» روز استقلال پاکستان بود و امروز دوشنبه، «15 اگست» روز استقلال هند است. همزمان، سال گذشته در «پانزدهم اگست» روز سقوط جمهوریت و فاجعه تمام عیار افغانستان رقم خورد که سیاهترین رویدادِ تاریخ این کشور در دهههای اخیر است. این روز گروه طالبان در افغانستان حاکم و نظام جمهوریت ساقط شد. دستاوردهای 20سال پسین از هم پاشید. کشور به قهقرا و آرزوهای چندین نسلِ جوان افغانستان به فنا رفت.
در این یادداشت تلاش میشود که جایگاه هند، پاکستان و افغانستان را باتوجه به مهمترین رویدادهای تاریخی این کشورها در چهاردهم و پانزدهم اگست به تحلیل بگیرم. دیروز و امروزِ هند و پاکستان هفتادو پنجمین سالروز استقلال کشورشان را جشن گرفتند و اما، مردم افغانستان در این روز سقوط جمهوریت و فروپاشی کامل ساختارهای اجتماعی و سیاسی کشور را شاهد بودند که در نتیجه آن هشت میلیون تن کشور را ترک کردند و بقیه در جستجوی راه فرار اند.
کارگزاران افغانستان از منظر تاریخی پشاور را پایتخت زمستانی این کشور میدانستند و ادعای ارضی بر پاکستان داشتند. همچنان، با افتخار به تاریخ پنجهزار ساله و جنگ «پانیپت» در هند اشاره میکنند. حال ببینیم که این توهم بزرگ، افغانستان تاریخی را در مقایسه با این دو کشور با چه سرنوشتی دچار کرده است.
پاکستان
پاکستانیها در حالی روز استقلال کشورشان را تجلیل میکنند که تنها کشور اسلامی هستهای است. این کشور ارتش منظم، قدرتمند و مجهز به تجهیزات و تسلحیات متعارف و غیر متعارف دارد. ای آس آی یکی از قدرتمندترین سازمانهای استخباراتی منطقه است. دستگاه قضایی پاکستان از استقلالیت لازم برخوردار است و بارها پروندههای فساد مالی مقامهای عالی رتبه دولتی به شمول نخست وزیران را به بررسی گرفته و آنان را به پای میز محاکمه کشانیدند. پرویز مشرف نخست وزیر پیشین پاکستان در تعبید از دنیا رفت و نواز شریف هم به سرنوشت سلفش دچار شد.
ساختارهای سیاسی و اجتماعی در پاکستان تعیینکننده است و نه کارگزاران سیاسی. اخیراً عمران خان نخست وزیر سابق این کشور از قدرت عزل شد؛ ولی هرگز کشور دچار بحران و فروپاشی نگردید. پاکستان دارای نظام فدرال و سکولار است و در این کشور به خوبی تنوع قومی، مذهبی و فرهنگی نهادینه شده است. مثلاً نحوه پوشش و آزادی زنان در اسلام آباد با سایر ایالتها هرگز قابل قیاس نیست. فرهنگ و قوانین ایالتی در هر منطقه حاکم و دارای ضمانت اجراست.
پاکستان کشوری در حال رشد است نه توسعه. روی زیربناها و تأسیسات عامه کاری جدی جریان دارد. آسلام آباد از نظر اقلیمی پاکترین و زیباترین، از نظر ترانسپورت شهری آرامترین و از نظر تأسیسات و زیربناها پیشرفتهترین پایتخت منطقه است؛ منظم، سرسبز و زیبا. این کشور تاریخ پنجهزار ساله ندارد؛ ولی تاریخ 75 ساله را خوب رقم زده و میزند. ما در کابل یک پٌل هوایی داریم که آن هم میراث کرزی و غنی نیست؛ بلکه در زمان روس ها اعمار شده است. اما زیربناهای پاکستان باتوجه به عمر کم این کشور حیرتآور است. تمام این دستاوردها در 75 سال اخیر به دست آمده است. پاکستان دارای پانسیل لازم برای توسعه است.
هند
هندی ها در حالی روز استقلال را جشن میگیرند که هند ششمین قدرت اقتصادی بزرگ و پنجمین ارتش قدرتمند جهان به شمار میرود. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق و پایان منازعه ایدئولوژیک دو ابر قدرت، جهان شاهد ظهور قدرتهای جدید بود و یکی از قدرتها هند است که توانست خود را با موج جهانی شدن وفق بدهد و در 30 سال اخیر تبدیل به ششمین قدرت اقتصادی بزرگ دنیا گردد.
هند در این سه دهه نرخ رشد اقتصادی 7.1 درصدی را تجربه کرده است که رقم بسیار بالا است. رشد اقتصادی سریع در این کشور سبب شده است که از هند به عنوان ابر قدرتی در حال ظهور نام ببرد و پیشبینی شود که این کشور تا سال «2050» بتواند در کنار چین از سایر کشورها پیشی گیرد. تولید ناخالص ملی هند قبل از پاندمی کرونا 2,68 تریلیون دالر بود که یک رقم بیسابقه است. همچنان، این کشور بیشترین نیروی انسانی ماهر و متخصص را در کشورهای مختلف جهان به ویژه غرب دارد. هند دارای بزرگترین دموکراسی جهان است.
هرچند، هند طولانی ترین تاریخ استعمار جهان را دارد؛ 900 سال مغولها در هند حکومت کرده است و 150 سال هم انگلیسها. دهلی جدید بلاخره در پانزدهم اگست 1947 استقلالش را از بریتانیا گرفت و تا دهه 1980 یکی از کشورهای فقیر، عقبمانده و دارای اقتصاد شکننده بود. اما با تغییر سیاست خارجی در دهه 1990 روند توسعه، نوسازی و صعنتی شدن در هند آغاز شد و اکنون ششمین اقتصاد بزرگ جهان به شمار میرود.
افغانستان
پانزدهم اگست برای مردم افغانستان سیاهترین نقطه تاریج کشور است که سال گذشته رقم خورد. در این روز جمهوریت ساقط و طالبان حاکم گردید. تمام ساختارهای اجتماعی و سیاسی کشور پاشید. آزادیهای بنیادین مردم افغانستان بهویژه زنان و اقلیتهای قومی و مذهبی کاملاً سلب شد. دستاوردهای 20سال اخیر یک به یک از بین رفت. ارتش جوان و آموزش دیدۀ افغانستان با 80 میلیارد دالر تجهیزات فروپاشید. سیستم خدمات، نظام تحصیلی و تعلیمی، اداره، تشکیلات و بوروکراسی دچار اضمحلال شد. داراییهای عامه به یغما رفت. آزادی بیان با تمام دستاوردهایش به یک آرمان مبدل شد. دهها رسانه فعالیتشان را متوقف کردند و صدها خبرنگار مجبوراً کشور را ترک نمودند.
رهبری و مقامهای طالبان پس از به قدرت رسیدن شدیدترین محدودیتها را بر زنان وضع کردند. زنان بدون محرم حق سفر ندارند. زنان در ادارات دولتی به طور سیستماتیک حذف شدند. وزارت مالیه طالبان اخیراً از کارمندان زن این وزارت خواستند که به جای خودشان مردان خانواده را به کار بفرستند. طالبان مجریان زن در تلویزیونها را وادار به پوشیدن ماسک در هنگام اجرای برنامه کردند. یک سال میشود که مکاتب دخترانه بالاتر از صنف ششم به روی دهها هزار دانشآموزش دختر بستهاند. وزارت تحصیلات عالی طالبان دانشگاههای دولتی و خصوصی وادار کرد که در صنفهای درسی بین دختران و پسران پرده بگیرند. فعالان جنبش مدنی زنان با سرکوب، خشونت، زندانیشدن مواجه بودهاند. افغانستان بدترین وضعیت بشری را تجربه میکنند. اکثریت نفوس این کشور دچار فقر شدید یعنی سه وقت غذای کامل برای خوردن ندارند، شدهاند.
دیده بان حقوق بشر در گزارش که به تازگی تحت عنوان «سال فاجعهبار حکومت طالبان» نشر کرد، گفت که “طالبان پس از تصرف کابل محدودیتهای شدیدی را در قبال حقوق زنان، دختران و رسانهها اعمال کردهاند و منتقدان و کسانی را که مخالفانشان میپنداشتند، خودسرانه بازداشت، شکنجه و اعدام صحرایی کردهاند.»
در این گزارش دیدهبان حقوق بشر آمده است که مردم مردم افغانستان در کابوس حقوق بشری زندگی میکنند و قربانی ظلم طالبان و بیتفاوتی جامعه بینالمللی شدند. در صورت عدم اقدام جامعه بینالمللی آیندۀ افغانستان تاریک خواهد بود. 90 درصد شهروندان این کشور امنیت غذایی ندارند و میلیونها کودک دچار سوءتغذی شدهاند.
براساس آمارهای نشر شده تقریباً هشت میلیون تن در جریان سقوط و پس از آن از کشور آواره شدند و اکثریت مردم افغانستان به فکر ترک کشور هستند. مهمترین دلیلش عدم باور به حکومت طالبان و آینده افغانستان است. نسل دانشگاهی، تحصیلکرده، جوان، ماهر و متخصص افغانستان به اقسا نقاط جهان پراکنده شدند؛ در حالیکه اکثریت کشورهای توسعه یافته در پی جذب نیروی انسانی جوان و ماهراند. هیچکس باور به آیندۀ افغانستان زیر اداره طالبان ندارند. به این دلیل تاکنون هیچ کشوری جرأت نکرد که طالبان را به رسمیت بشناسد؛ حتی پاکستان. ظاهراً طالبان با این محاسبه امور افغانستان را پیش میبرند که انگار جهان در قرن 17-18م قرار دارد؛ نه به مشروعیت داخلی و نه بینالمللی نیاز دارد. پیروز جنگ حاکم مطلقالعنان و نماینده خداست. پرسش جدی این است که طالبان با این حجم بزرگ از فروپاشی داخلی و انزوای بینالمللی چگونه دوام میآورد؟ هرچند طالبان هنوزهم مست پیروزی نظامی و شکست ابر قدرت جهان است.
افغانستان تاریخی، پیروز جنگ پانیپت و مدعی دیورند در حالیکه پانزدهم اگست یک سالگی سقوط جمهوریت و بربادی آرزوی چندین نسل را به یاد میآورد که دو قدرت هستهای و منطقهای در حال توسعه و در حال رشد 75مین سالروز استقلال کشورشان را تجلیل میکنند.