جمعه, ۷ ثور ۱۴۰۳

در راستای همگرایی منطقه‌ای

359372_612

مقاومت؛ جنگی برای صلح

26 March 2022

فهیم فرواک

هنگامی‌که در بحث حکومت‌داری پای شایسته‌سالاری در میان می‌آید، تقسیم جغرافیا و نهادهای حکومتی بر اساس معیارهای دیگر مردود و منتفی می‌شود. اختیار رویکرد تمامیت‌خواهانه یا قدرت‌محور، تائید رویکرد دشمن که همانا طالبان است می‌باشد. دشمنی با طالبان بر سر ارزش‌هاست. این اختلاف بر سر جای و مقام و جغرافیا نیست. روایت بدیل، برابری است. تأمین عدالت اجتماعی است. روایت اخلاق‌محور و شایسته‌سالارانه است. روایت بدیل مقاومت است. در این نوشته اینکه مقاومت چیست و این مفهوم چه اندازه می‌تواند بزرگ و دربرگیرنده باشد مختصراً ذکر شده؛ اما پیش از آن در مورد کلمات مانند اشغال و واژه یا واژگان مترادف و متضاد آن باید محتاط بود. در این مورد سه نکته قابل توجه است.

  1. در حقوق بین‏الملل معاصر به نحو که در کنوانسیون 1969م وین راجع به حقوق معاهدات(مواد 53 و 64) تدوین شده، ممنوعیت مندرج در بند 4 ماده 2 منشور سازمان ملل متحد قاعده آمره به شمار مى‏رود. به عبارت دیگر جامعه بین‏المللى و دولت‏ها به طور کلى تشخیص داده و پذیرفته‏ اند که این قاعده تخلف ناپذیر است و فقط توسط یک قاعده بعدى حقوق بین‏الملل با همان ویژگى قاعده آمره قابل اصلاح مى‏باشد. از این رو قواعد آمره جهانى همانند ممنوعیت مندرج در بند 4 ماده 2 منشور سازمان ملل متحد مقرر مى‏دارد: «کلیه اعضا در روابط بین‏المللى خود از تهدید به زور یا استفاده از آن علیه تمامیت ارضى و استقلال سیاسى هر کشورى یا از هر روش دیگرى که با مقاصد سازمان ملل متحد مباینت داشته باشد، خوددارى خواهند نمود.» تجاوز عبارت است از به کارگیرى زور به صورت مسلحانه توسط یک دولت علیه حاکمیت یا تمامیت ارضى یا استقلال سیاسى دولت دیگر یا به هر نحو دیگر که با اهداف سازمان ملل متحد ناسازگار باشد.

بناءً در نظام بین الملل قواعد، قوانین، معاهده‌ها، قطع‌نامه‌ها، کنوانسیون‌ها، مقررات و ساز و کار های وجود دارد. بحث تجاوز، اشغال، استعمار، استقلال و… از مباحث و مفاهیم تعریف شده در نظام بین الملل است. دولت – ملت ها که اعضای این نظام است در قبال تمام آن مفاهیم تعهدات و مسوولیت های شانرا دارند و نقض هرکدام آن واکنش بین‌المللی و عواقبِ در قبال دارد.

  1. با هیچ اشغال‌گرِ نمی‌توانید شما فردای مشترک داشته باشید. اشغال‌گر محکوم به اخراج است. امروزه با پیشرفت در عرصۀ دانش‌های مختلف واژه‌ها و مفاهیم حامل بار حقوقی نیز است. نمی‌شود امروز دعوا کرد که وطن اشغال شده و فردا با اشغال‌گر در یک شعبه کار کرد. در غیر آن‌صورت نخست نمی‌توان به پیروزی دست یازید، بالفرض اگر فردای با اشغال‌گر در یک شعبه به کار پرداخت رویکرد اخلاق‌محور نیست که آنهم راه‌حل پایدار نیست و محکوم به شکست می‌باشد.
  2. چنان‌چه امروزه واژه‌ها بار حقوقی را حمل می‌کند، مواظب بار تاریخی ماجرا نیز باید بود. با طرح بحث اشغال حتمی پای یک اشغال‌گر در میان می‌آید. باید رویکرد را در پیش گرفت که فردا در میدان دپلماسی استدلال با پشتوانه داشت. یک سابقۀ ضعیف، توأم با مظلومیت و بارها اشغال شده حرف خاص نخواهد داشت تا به کرسی بنشاند. کشورهای دیگر بر سر ایجاد توازن قوا با هم‌ به رقابت می‌پردازند. در یک چنین فضایی ادبیات مظلومانه جداً محکوم به شکست است.

 

مفهموم مقاومت در عصر کنونی

مقاومت پیش از هرچیزی دیگر یک مفهوم وسیع، گسترده و بزرگ است که با پیشرفت دانش، امروزه در گستره‌های مختلف وجود و کاربرد دارد. با این مفهوم از مباحث روان‌شناسانه گرفته تا دانش‌های فزیک و ادبیات برمی‌خوریم. در دانش سیاسی از تعریف خاص خود برخوردار بوده که اغلب دانش‌مندان بر آن توافق نظر دارد. مفهوم مقاومت اساساً از سیاست وارد دانش اجتماعی می‌شود. این مفهوم در گستره های سیاسی و اجتماعی به معنای واقعی کلمه ایستادن در مقابل اقدامات و رویکردهای سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی یک گروه فرعی با ارزش‌ها و سخت‌گیری‌های مسلط است. این مفهوم در واقع برای هرکدام آن ارزش‌های سخت‌گیرانه، بدیل دارد و اساساً بر پایه‌های ارزش‌های خودش استواد و ایستاده می‌باشد. مفهوم مقاومت هم‌زمان با بدو خودش در دل دانش‌های جدید از شرق تا غرب نزد تمام جوامع بشری در عرصه‌های مختلف کاربرد و موثریت داشته است. رد پای این مفهوم را با معنای واقعی خودش از مبارزات فلسطینیان گرفته تا جوامع جنوب آسیا در برابر انگلیس و تا ایستادگی افریقاییان در برابر اروپا و اروپاییان در منازعات متعدد که میان خود شان اتفاق می‌افتد می‌یابید. مثلاً در فلسطین حرکت به نام «حرکة المقاومة الاسلامیه(حماس)» وجود دارد؛ اساس نافرمانی‌های مدنی گاندی مقاومت می‌باشد که نسخۀ امروز هند هزار دینی با شهروندان دارای تفاوت های متعدد فرهنگی است. در قرن 20  روایت فرانسه را در برابر کمونیسم، مقاومت تشکیل می‌دهد.

مقاومت از منظر دین

مقاومت و تقوا از یک ریشه می‌آیند. از جای و مقام تقوا در دین همه واقف اند. مثلاً هنگامی که معیار برتری بندگان نزد خالق شان است. پروردگار جل جلا له با پیام‌برش‌ص بر این اصل پیوسته تأکید می‌کنند: فَاستَقِم کما اُمِرتَ وَ مَن تابَ مَعَک. یعنی هم تو و هم کسانی‌که با تو هستند، ایستادگی و استقامت کنید. از لحن این آیه قرآن کریم برمی‌آید که یک امر کلی است و همه را دربر می‌گیرد.

مقاومت در افغانستان

در افغانستان منطق مقاومت از اساس مجبور شدن به دفاع بوده است. اعم در دو دورۀ مقاومت، سبب اصلی گرفتن تفنگ توسط مردم، دفاع از جان و ارزش‌های شان بوده است. دشمن چه با اندیشۀ تمامیت‌خواهی، چه با اهداف نیابتی با نخستین سد و مانعی که مواجه می‌شود، مقاومت است. چنان‌چه راجع به ادبیات مقاومت واضح است که تحت تأثیر شرایط مانند اختناق، استبداد، جنگ، سرکوب آزادی‌های اجتماعی، قانون‌ستیزی و قاعده‌گریزی و… نمی‌رود، مردم افغانستان به خوبی از پس مسوولیت‌های ارزش‌مند مقاومت برآمده اند. ایجاد امید به ایستادگی جهت رهایی از مضامین دیگر مقاومت به شمار می‌رود که مردم آنرا به خوبی ایجاد کرده اند. با این‌همه قابل تأکید است که آنچه در مقاومت اصل است، مجبور شدن به تفنگ گرفتن و ایستاد شدن و رفتن به سوی پیروزیست. یعنی مقاومت مانع در برابر خشونت است. مقاومت جنگی در خدمت صلح است.

در نتیجه شاید واضع‌تر باشد اگر بگوییم که در نتیجۀ مقاومت می‌تواند به تمام ارزش های دیگر دست یافت که بخشی از پیروزی خواهد بود. مانند انتخابات، حقوق بشر، حقوق شهروندان، حقوق زن، حق انتخاب شدن و حق انتخاب کردن، آزادی بیان، آزادی اندیشه و همین‌گونه انواع حقها و انواع آزادی‌ها. مقاومت می‌تواند نسخۀ یک نظام با معیارهای جهانی را ارایه کند. نتیجۀ مقاومت انارشی نیست. مقاومت بر یک نظم متکی است، نظمی‌که می‌تواند نسخه‌ی فردا باشد.

احمد مسعود,افغانستان,صلح,طالبان,فهیم فرواک,مقاومت