دوشنبه, ۱۷ ثور ۱۴۰۳

در راستای همگرایی منطقه‌ای

1

اخلاق جعلی و جعل اخلاقی

07 April 2019

حمزه واعظی

 

“پته خزانه” چه جعل تاریخی باشد و عاری از حقیقت و چه متنِ تاریخمند باشد و مبتنی بر اثبات حقانیت یک زبان، نه نمی‌تواند از حقیقتِ وجود “زبان پشتو” چیزی بکاهد و نه می‌خواهد خاری در چشم “زبان فارسی” فرو کند. دعوای سخیف ما اما، برسرِ حقیقت فرهنگ و واقعیت زبان و اصالت هویت‌ها نیست بلکه دغدغه و دعوای ما از شدت کثرت بلاهت فکری و قلت تعقل و تدبیر است که تیغ بر رخ ادب و فرهنگ و اخلاق می‌کشیم و دیوار حقیقت و تدبیر و تفکر و اخلاق همزیستی انسانی را از پای بست ویران می کنیم.

ما، حرص شگرفی در تخریب خویش و طمع ژرفی در تدفین انسانیت خود داریم. “زبان” بهانه است. قوم، وسیله است. نژاد، پله است. تاریخ و پیشینه و هویت ابزاری است برای جدایی و نفرت و سبعیت ذهنی و خشونت رفتاری و قساوت کلامی ما.

چنین است که “پشتو” افسانه ای فراتر از دین می شود که جان و جهان را باید در رهش درهم کوبید و “فارسی” اسطوره ی مقدس تر از قران می گردد که در پاسداری اش از هر نوع ارزش و مصلحت و اخلاقی باید عبور کرد.

پشتو و فارسی، اگر کلامِ ناطق می بودند، “تفِ” بزرگی بر صورت ما حوالت می کردند که این همه دروغ و توهین و هتک و نفرت را نثار گویشورانش می کنیم. اگر دست می داشتند، مشت محکمی بر دهان ما می کوبیدند که نیش های مان را باخون کثیف بد دهانی مان یکجا فرو ببلعیم. اگر تیغ می داشتند، زبان و انگشتان مان را از بیخ می بریدند که این همه زخم و خشم و درد و جهل و پس ماندگی ذهنی بر گویشورانش تحمیل نمی کردیم.

پشتو و فارسی، خودرا برما عرضه کرده است تا حامل شعور و منطق و اخلاق و ادب و فرهنگ و انسانیت در تعامل خویش باشیم  اما ما، این زبان هارا وسیله ی تکثیر بی شعوری و بی منطقی و دشمنی و نفرت و رذالت کلامی و الگوی پستی فرهنگی قرار داده ایم و ابزار جعل اخلاقی و اخلاق جعلی ساخته ایم …

وای و افسوس بر انسانیت ما و لعنت و نفرین  بر تعصب و جهل فکری بی پایان مان!

پته خزانه,پشتو,زبان,فارسی,فرهنگ