دوشنبه, ۱۰ ثور ۱۴۰۳

در راستای همگرایی منطقه‌ای

01

تسامح در میان فلسفۀ حق و عدل

28 April 2019

انصاری

 

دو روز پیش در کنفرانسی شرکت نمودم که تنی چند از اندیشمندان دعوت شده بودند تا پیرامون “تسامح در میان فلسفۀ حق و عدل” صحبت نمایند. در حاشیۀ این کنفرانس که در ابوظبی برگزار گردیده بود لحظاتی با دوستانی خیلی گرامی هم بودم که ارزش فراوانی برایم دارند.

 در آن کنفرانس نکاتی را در پیوند به تسامح و مدارا مطرح کردم که فشردۀ آن قرار ذیل است:

1- تسامح یک تیوری مجرد فلسفی نه بلکه در سراپای جهانبینی اسلامی جاری بوده است که بازتاب فریاد آذان و زنگ کلیسا ها و عباتگاه ها در بغداد و دمشق و سمرقند و استانبول و اصفهان و دهلی و قیروان و قاهره و اندلس بر این حقیقت شهادت می دهند. قرآن می فرماید: “اگر پروردگارت می خواست، همه مردم را پیرو یک دین می آفرید، ولی این طور نبوده، آن ها را متفاوت آفریده است … و آن ها به همین جهت آفریده شده اند”، تو گویی قرآن می گوید که هدف پروردگار از این آفرینش تعدد و تمایز و تنوع خانوادۀ انسانی بوده است.

2- تاریخ مسلمانان شهادت می دهد که میان تسامح و تمدن پیوندی مستقیم وجود داشته است و به هر اندازه ای که مسلمانان بر پله های تمدن بالا رفته اند به همان اندازۀ میزان تسامح هم در میان شان بالا رفته، و به هر اندازه ای که سیر نزولی انحطاط تمدنی را پیموده اند به همان اندازه فرهنگ تسامح و مدارا هم در میان شان نزول نموده است.

3- در میراث فرهنگی حضرت پبامبر هم با انبوهی از وصیت ها بر می خوریم که بر این امر شهادت می دهند. به عنوان مثال حدیثی در ابو داود داریم که می فرماید: اگر کسی ستمی بر غیر مسمانان ساکن در کشور اسلامی روا دارد و یا از حق آن ها بکاهد و یا اینکه بر خلاف ارادۀ ایشان از آن ها چیزی بخواهد من در روز بازپسین مدعی او خواهم بود.

4- برخی ها بدون آنکه قوانین بین الدول قرون وسطی و سنت سیاسی آن دوره ها را در نظر بگیرند، جزیه را اختراعی اسلامی دانسته اند غافل از اینکه جزیه خود در اصل واژه ای فارسی بوده که آن را “گزیت” می گفتند و حکومت های ساسانی آن را بر یهودی ها و مسیحی های قلمرو خویش تطبیق می نمودند. جزیه چیزی جز سهمگیری غیر مسلمانان در هزینه های امنیتی و دفاعی نیست، و غیر مسلمانی که ناتوان است باید از بیت المال مسلمانان دستگیری شود.

5- تاریخ مسلمانان با صفحات درخشانی از تسامح تزیین یافته است. می گویند در سال 1141 میلادی در شرق اردن و جنوب بحر میت صلیبی ها قلعه ای بنا نمودند که از آنجا بر کاروان های تجارتی و حج یورش می بردند. در یکی از شب های نومبر سال 1183 میلادی، در آن لحظاتی که محفل عروسی یکی از صلیبی ها در یکی از گوشه های قلعه برپا می شد، تقدیر بر آن رفته بود که صلاح الدین ایوبی در آن لحظات بر قلعه یورش برد. مادر شاه طبقی از غذا تهیه نموده به صلاح الدین می فرستد و از او خواهش می کند تا محفل خوشی ایشان را اخلال نکند. صلاح الدین ایوبی بعد از تشخیص دقیق محل عروسی از فرماندهان می خواهد تا همان نقطه را با منجنیق نکوبند تا محفل عروسی آن ها بدون تشویش سپری شود.

6- در فقه اسلامی نمونه هایی از تسامح را می یابیم که تا همین اکنون بر تمامی قوانین بشری پیشی جسته است. در مبسوط شمس الائمه سرخسی آمده است: اگر مسلمانی شراب و خوک غیر مسلمان را تلف کند باید بهای آن را پرداخته و غیبت نمودن غیر مسلمان بر مسلمان حرام است. می گویند عمر بن عبدالعزیز نامه ای به حسن بصری نگاشته و پرسیده بود: این چطور بود که خلفای راشدین غیر مسلمانان را اجازه داده بودند تا نوشیدن شراب و خوردن گوشت خوک و نکاح خواهران و .. در میان شان رایج باشد. حسن بصری در پاسخ نوشته بود: تو باید از آن ها پیروی کنی نه اینکه به بدعتی دست یازی، این در حالی است که در قلب پیشرفته ترین جوامع قرن بیست و یکم در ایالت تکساس و برخی دیگر ایالت های امریکا مسلمانی حق ندارد حتی با فرزند خوانده های عم و خاله خویش ازدواج نماید.

7- می گویند در عصر فقیه بزرگ مصری لیث بن سعد کلیسایی را در مصر ویران نموده بودند. لیث به خلیفه نوشت که مسلمانان حق ندارند کلیسایی را ویران کنند و بر مبنای همین اعتراض آن کلیسا دوباره اعمار گردید و جالب اینکه لیث بر این آیت که می می فرماید: و چه کسی ظالمتر از فردی است که نمی گذارد در مساجد نام خدا یاد گردیده و در جهت تخریب آن تلاش می ورزد، استشهاد نموده بود.

8- فلسفۀ اسلامی تسامح از یک لحاظ دیگر هم بر فلسفۀ غربی آن پیشی جسته و آن اینکه فلاسفۀ غرب تسامح را نوعی تنازل دانسته و تصور می کنند که ایمان قوی تعصب می زاید و تسامح از ضعف ایمان مایه می گیرد. تامس بین تسامح را روی دیگر تعصب می دانست و نمونه های فراوانی از این دست وجود دارد. در جهانبینی اسلامی وقتی من تسامح می کنم از چیزی نمی گذرم بلکه این کار را بر مبنای واجب دینی خویش انجام می دهم.

9- تاریخنویسان مسلمان مسئولیت دارند تا بر زوایای تاریکی روشنی افگنند که کمتر کسی آن را دیده است. یکی از این زوایا تجربه مهاجران نخستین مسلمان در جامعۀ غیر اسلامی حبشه بوده است. در کتاب های تاریخ و سیرت از زندگی مسلمانان در حبشه که ده ها سال در آن سرزمین زندگی نمودند و برخی آن ها در همان سرزمین مردند و دفن شدند معلومات خیلی اندکی ثبت گردیده است. آیا می شود این زاویه را بیشر کاوید؟

10- نکتۀ اخیر اینکه دنیای ما وارد مرحلۀ نوینی شده و محدودیت های خودش را دارد. اگر بخواهیم و یا نخواهیم و اگر خوش باشیم یا خفه ما وارد عصر نوینی شده ایم که آن را عصر دولت های ملی و عصر مبادی شهروندی و حقوق بشر و حقوق اقلیت ها خوانند. در چنین فضایی اندیشۀ اسلامی نیازمند اجتهاد بوده؛ اجتهادی که میان اصول و موازین دینی و متغیرات جهانی و شرایط زمانی و مکانی و سیاسی و اجتماعی هماهنگی و انسجام بیافریند.

اسلام,انصاری,تسامح,حق,عدالت,فلسفه